ایسنا/یزد نویسنده و پژوهشگر یزدی یکی از مفاخر حوزه نشر استان یزد را «رضا مدرس یزدی» مشهور به «گلبهار» نام میبرد و میگوید: مدرس یزدی، شخصی خوشنام، فرهنگ دوست، معتمد و خیرخواه مردم بود که در تمام عمر در چارچوب وضعیت مالی خود همواره در راه خیر و کمک به مستمندان پیشگام بود.«حسین مسرّت» در گفتوگو با ایسنا، از «رضا مدرس یزدی» که مردم یزد او را بهنام «محمدرضا مدرسزاده» میشناسند و در افواه به «گلبهار» مشهور است، به عنوان یکی از مشاهیر نامی یزد در حوزه نشر ایران یاد میکند و میگوید: رضا فرزند چهارم حجتالاسلام حاج شیخ «علی مدرس مسگر یزدی» بود که در مهرماه سال ۱۲۹۰ در اصفهان دیده به جهان گشود.وی اضافه میکند: پدرش حاج شیخ علی از روحانیان یزد بود که علوم اسلامی را در محضر آیتالله میرزاسیدعلی مدرس فراگرفته و آنگاه به اصفهان رفته و تحصیلات خود را نزد علمای آن سامان به پایان رسانده بود.وی یکی از شاگردان نامی مدرس یزدی را «جلالالدین همایی» نویسندهی نامی ایران نام میبرد و بیان میکند: مدرس یزدی» دانشمندی بزرگ، مدرسی مشهور، زاهد، پارسا و قناعتپیشه بود. او هیچگاه از وجوه شرعی استفاده نکرد و غالباً از راه نماز و روزهی استیجاری و تصحیح کتب، گذران زندگی میکرد.وی با بیان این که «رضا مدرس» در اصفهان مشغول تحصیل علوم قدیم و جدید شد و اکثر درسها را بهخوبی فراگرفت ولی دبیرستان را به پایان نرسانید، ادامه میدهد: رضا در ۱۵ سالگی بهدعوت آقای مولوی، شوهر خواهرش عازم یزد میشود و به کسب و کار خرّازی در بازار پنجهعلی مشغول میشود ولی چندی بعد مجدداً به دعوت مولوی به جمع شرکای «بنگاه گلبهار» یزد میپیوندند.به گفتهی این پژوهشگر استان، «رضا مدرس یزدی» از آن زمان تا پایان عمر در این بنگ, ...ادامه مطلب
حسین مسرّتچنانکه همگان در اهمیّت سفرنامههای فارسی می دانند هرکدام از سفرنامهها به منزلۀ اسناد مهمّی در تاریخ فرهنگی اجتماعی و سیاسی هر کشور و شهر است و کتاب مهمّ «سفر به جنوب ایران» نوشتۀ آلبرت هوتوم شیندلر که یکی از آگاهان تاریخ اجتماعی ایران در عصر قاجار است، در همین ردیف قرار دارد.در گفتار زندگی و آثار شیندلر که نگارنده پیش تر در ماهنامۀ دریچه درج کرده است. به نقل از ادوارد براون و جرج کرزن از دقّت نظر و اطّلاعات وسیع او در زمینۀ تاریخ ایران آشنا میشویم. نگاهی به کتابها وگفتارهای برجای مانده از شیندلر، نشانهای از آگاهی کافی او از اوضاع سراسر ایران است که بواسطۀ اقامت طولانی مدّت در ایران حاصل شده است، بویژه آنکه او به خوبی به زبان فارسی سخن میگفت و در مسیرهایی که در گوشه و کنار ایران داشت به خوبی با همراهان و رهگذران و ساکنان ارتباط برقرار می کرد و از سویی میدانیم که او حتّی درباره گویشهای گوناگون ایران نیز تحقیق کرده و مطالبی نگاشته است. همین امر بر میزان دقّت او افزوده است.خواننده از خلال کتاب سفر به جنوب ایران 1879، نه تنها با روستاها و جمعیّت آن آشنا میشود، بلکه اطّلاعات خوبی از شیوۀ معیشت و محصولات سرزمین، نوع روابط ارباب و رعیّت و حتّی میزان مالیات آن روستا یا شهر را در سالیان گذشته و حال را به دست میآورد. شیندلر زمینشناس و خاکشناسی دقیق است و حتّی گیاهشناس. فرهنگی از نامهای گیاهی را میتوان از این کتاب استخراج کرد و نیز روستاها و شهرهای معدنخیز کشور را شناخت و نوع آب و هوا و شیوۀ سکونت و دیگر موارد ملکداری و زندگی هر سامان را بدست آورد. شیندلر نه تنها جامعه شناسی خبره است و به خوبی تصویری از اوضاع اجتماعی و مردمشناسی هر سامان میدهد، بلکه سیاستمد, ...ادامه مطلب
حسین مسرّتمعرّفی نسخه های خطی سفرنامهسفرنامۀ يزد، نسخۀ خطّی كتابخانۀ ملك، ش 6287، نستعليق خوش، سدۀ 13[1] ،کاتب ناشناس، 40 برگ[2]. (افشار و دیگران، 1361، ج3 :467- 468)سیاحتنامه، نسخۀ خطّی کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی، ش700، شکسته نستعلیق خفی، سدۀ 13، کاتب ناشناس، 41برگ. (اعتصامی، 1311، ج2 : 444)ریز فيلم آن به شمارۀ 2237 و عكس آن به شمارههای 5999 و 6979 با عنوان سفرنامۀ قم و کاشان و یزد و کرمان و خلیج فارس در كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران قرار دارد. (دانشپژوه، ج1: 120،ج3: 270)مستنداتی دربارۀ نویسندۀ سفرنامهبنا بر پژوهش نگارنده و فراهم شدن گواهانی چند از جمله همانندی نگارش اين كتاب با سفرنامۀ خراسان نوشتۀ سر آلبرت هوتوم شيندلر و اينكه سیدابوالقاسم فاضلی در مقالۀ خود از سفر شيندلر به يزد نام میبرد (فاضلی، 1353: 6) و اتفاقاً تاریخ این سفر با تاریخ مندرج در نسخههای مورد استفاده هم یکی است، یعنی 1879م. و جای ديگر چنين اشارهای نشده است، چنانكه بر میآید، نسخهاي از سفرنامۀ تلگرافچی، نزد فاضلی بوده است، و نیز اشاره آقای جهانگیر اوشیدری در کتاب دانشنامۀ مزدیسنا که به نقل از منبعی ناگفته دربارۀ جمعیّت زردشتیان یزد به نقل از نوشتۀ شیندلر در سال 1879م استناد کرده و مینويسد: «در 1258 خورشيدی [يعنی همان 1879م، تاريخ سفرنامه] بنا به نوشتۀ جنرال هوتم شيندلر، شهر يزد 1242 نفر و دهات اطراف و بخشها 5241 نفر و جمع كل 6483 نفر اسـت.» (اوشیدری، 1371: 509-508) لرد کرزن هم در کتاب ایران و قضیّۀ ایران اشاره به همین آمار به نقل از شیندلر دارد. (کرزن، 1367، ج2: 294) ولی او و اوشـيدری از مأخـذ خـود نام نبردهاند و یقیناً از مقالۀ شيندلر با عنوان: «پارسیان در ایران و زبان آن» که در سال 1881 به زبان آ, ...ادامه مطلب
حسین مسرّتنخستين بار يوسف اعتصامی در فهرست كتابخانۀ مجلس آن را معرّفی كرد، سپس ايرج افشار در مجلّۀ جهاننو آن را شناساند (افشار، 1327 :297-299)، آن گاه در سواد و بياض ذيل عنوان: «يزدیها تلگراف نمیخواهند»، بخشی از آن را درج و به معرّفیاش پرداخت. (افشار، 1344: 239-237) بعدها در کتاب يادگارهای يزد، بخش يزد آن را چاپ كرد (افشار، 1374، ج 1: 672-670) و سپس در فرهنگ ايران زمين متن كامل آن را با همياری عبّاس سايبانی به چاپ رساند. (شیندلر، 1352: 260-183) سپس توسّط علی سپهری اردکانی بخش اردكان و ميبد اين سفرنامه با اشتباهات چاپی فراوان در کتاب تاريخ اردكان درج شد. (سپهری اردکانی، 1364، ج 1: 74-72) و آخرین بار توسّط نگارنده بخش یزد آن درکتاب یزد، یادگار تاریخ درج شد. (مسرّت، 1395: 36-28)مصطفی درایتی در فهرستوارۀ دستنوشتههای ایران (دنا) آن را ذیل نامهای: سفرنامۀ یزد (درایتی، 1389،ج6: 151) سفرنامۀ قم و کاشان و یزد و کرمان و خلیج فارس (همان: 143) و سیاحت نامۀ تلگرافچی فرنگی (همان: 265) آورده است. نگارنده كوشیده است آن را با توضيحات و زيرنويسهاي مختصر و مفيد تصحیح کند. موارد اختلاف با نسخۀ مجلس با حرف «مج»، با نسخه کتابخانۀ ملک با حرف «مل»، توضيحات ايرج افشار با «الف» و توضيحات نگارنده با «م» در پاورقی با اعداد لاتین مشخّص شده است. چون شيوۀ نگارش يكسانی در سفرنامه ديده نمیشود، از اينرو كوشش شد، رسمالخطّ پذيرفته شدۀ فرهنگستان زبان وادب فارسی در بازنويسی سفرنامه به كار برده شود.کتابنامهالف) کتاب:اعتصامی، يوسف (1311) فهرست نسخههای كتابخانۀ مجلس شورای ملّی، جلد دوم، چاپ اوّل، تهران: كتابخانۀ مجلس شورای ملّی، ص444.افشار، ایرج (1344) سواد و بياض، جلد اوّل، چاپ اوّل، تهران: دهخدا، صص 23, ...ادامه مطلب
حسین مسرّتپیشینۀ نگارش سفرنامههای فارسی همچون پیشینۀ تاریخ پرفراز و نشیب ایران و جهان، دراز دامن است، چون این سفرنامهها در حکم یادداشتهای خصوصی بوده که کسی همّت به تکثیر و رونویسی از آن نمیکرده است، ازینروست که با نابودی نسخۀ اصلی، بسیاری از آگاهیهای خوب تاریخی و اجتماعی نیز از میان میرفته است و به همین دلیل است که تعداد سفرنامههای به جا مانده از دوران گذشته، بسیار است، امّا خوشبختانه با پیدایی صنعت چاپ، این گونه کتابها هم به چاپ سپرده شدند. یکی از مهمترین دورههای تاریخی ایران که سفرنامههای فراوانی از آن بر جای مانده، دورۀ قاجار است که هنوز بسیاری از سفرنامههای دست نویس آن در کتابخانههای ایران و جهان وجود دارد و عزمی میطلبد که آنها را با دید انتقادی تصحیح کنند. سفرنامهها به غیر از آنکه یکی از انواع ادبی فارسی به شمار میروند[1]، در بردارندۀ آگاهیهای سودمند و یگانهای دربارۀ شهرها و روستاها هستند که جز در این نوع کتابها، جای دیگری نمیتوان سراغی از آنها جست. چه بسیارند سفرنامههایی که تنها اثر باقی مانده دربارۀ یک مکان هستند؛ شهرهایی که در طول تاریخ زیر و زبر گشته و اسیر تندباد حوادث شدهاند.در ارزش و اهمیّت سفرنامهها همین بس که به عنوان معتبرترین سندهای اجتماعی و تاریخی مورد استفادۀ کلیّۀ پژوهندگان تاریخ اجتماعی، سیاسی و جغرافیای تاریخی قرار میگیرد. با اینکه قرنها از نگارش سفرنامۀ ناصرخسرو میگذرد، هنوز از این کتاب به عنوان معتبرترین سند اجتماعی قرن پنجم که بازگویندۀ دقایق زندگی مردم آن زمان است، یاد میشود. نویسندۀ سفرنامه در نوشتن سفرنامه هیچ دلبستگی نسبت به آنچه که در مسیر میبیند، ندارد؛ چونان چشمی دقیق همه چیز را ژرف مینگرد و در اندیشۀ اینکه کسی راخوش, ...ادامه مطلب
حسین مسرّتمزیّتهای پژوهش حاضرالف) سعی شده است تصحیح آن علمی، انتقادی و مطابق با اصول پذیرفته شدۀ کنونی و مورد تأیید مصحّحان زبدۀ کشور باشد.ب) پیشتر کتاب «سفر به جنوب ایران» به نام «سفرنامۀ تلگرافچی» تنها بر پایه نسخۀ خطّی کتابخانۀ مجلس شورای اسلامی و با اشتباهات چاپی سهوی و غیر سهوی به دلیل اتّکاء به یک نسخه و بدون توضیحات، تعلیقات و مقدّمه چاپ شده بود، و بار دیگر هم با نام «سفرنامۀ بحرین»، باز بدون شرح و توضیح و مقدّمه و مؤخّره و دیگر بایستههای یک کار تصحیحی چاپ شده بود. امّا اکنون این تصحیح بر پایۀ دو نسخۀ خطّی که تاکنون شناخته شده، همراه با مقدّمه در شناخت نویسنده، تاریخ نگارش، ارزش و اهمیّت و توضیح اسامی متن و واژهها و غیره انجام گرفته است.پ) نویسندۀ سفرنامه که در نسخه های خطّی موجود گمنام بود، پس از پژوهشهای موشکافانه و مطابقت با متن آلمانی کتاب و سنجش با سفرنامۀ خراسان اثر شیندلر شناسایی شد. زیرا در سفرنامۀ خراسان همچون سفر به جنوب ایران؛ کتاب، منزل به منزل تقسیم شده است و اصطلاحات و مواردآمده یکسان است.ت) گفتارهای چندگانهای در زمینۀ ارزش و اهمیّت کتاب؛ یافته های پژوهشی و توضیح اعلام انسانی آن، گردآوری و سامان داده شد.ج) بخشی از ترجمۀ متن آلمانی کتاب برای تأیید نظر نگارنده در زمینۀ انتساب آن به شیندلر درج شد.چ) پس از مطابقت با متن آلمانی روشن شد که ترجمۀ فارسی حاضر، تحریر یا بازنوشتی از متن اصلی است که به احتمال زیاد توسّط مترجم صورت گرفته است.ح) رسم الخطّ متن سفرنامه و کتاب بر پایۀ دوکتاب دستور خطّ فارسی و فرهنگ املایی خطّ فارسی، نشر فرهنگستان زبان و ادب فارسی نگارش یافته است.خ) با مراجعه به فرهنگها وکتابهای تاریخی و نیز آشنایان محلّی، بسیاری از اطّلاعات و نامهای , ...ادامه مطلب
تازهترین کتاب منتشرنشده از آذر یزدی رونمایی شد؛کتاب «استان یزد در سرزمین ما ایران» تازهترین کتاب منتشرنشده از زندهیاد «مهدی آذر یزدی» منتشر شد. این کتاب در حاشیه شب نخست نشست «کتاب، یزد، فرهنگ» که با سخنرانی دکتر پیام شمسالدینی ایرانشناس یزدی پیرامون دلالتهای نجومی در کتیبههای دوره اسلامی برگزار شد، رونمایی شد.به گزارش خبرگزاری کتاب ایران(ایبنا)، کتاب «استان یزد در سرزمین ما ایران» تازهترین کتاب منتشرنشده از زندهیاد «مهدی آذر یزدی» رونمایی شد.۱۱ سال پس از درگذشت «مهدی آذر یزدی» پدر ادبیات کودک و نوجوان کشورمان، تازهترین کتاب منتشر نشده وی با عنوان «استان یزد در سرزمین ما ایران»، به کوشش حسین مسرّت نویسنده و محقق یزدی طی مراسمی شب گذشته در محل کتابخانه مرکزی یزد رونمایی شد.این کتاب مصور که ۱۲۲ صفحه تالیف شده از سوی انتشارات اندیشمندان یزد منتشر و به بازار نشر ارائه شده و حاوی مطالبی پیرامون یزد و جغرافیای یزد و آداب و رسوم و زندگی اجتماعی مردمان این دیار است که خوشنویسی استاد «محمود رهبران» نیز مزین شده است.این کتاب در حاشیه شب نخست نشست «کتاب، یزد، فرهنگ» که با سخنرانی دکتر «پیام شمس الدینی» ایران شناس یزدی پیرامون دلالتهای نجومی در کتیبه های دوره اسلامی برگزار شد، رونمایی شد.حسین مسرت در مقدمه کتاب چنین نوشته است: «اینک آن کتاب آذر یزدی که باید جزو آخرین آثار قلمی او دانست، با پایبندی کامل به نثر ویژه او، با ویرایش صوری (سجاوندی) و اصلاح چندین مورد نادرستی سهوی و افزودن عکسهای گویا و درخور و همزمان با چهاردهمین سالروز درگذشت استاد آذر یزدی و «روز ادبیّات کودکان و نوجوانان» در دسترس خوانندگان گرامی قرار میگیرد که هم اثری خواندنی و چاپنشده از اوست و هم دربردارند, ...ادامه مطلب
ایسنا/یزد نویسنده و پژوهشگر یزد از «آقارضا سعیدی» که سالها «مهدی آذر یزدی» پدر ادبیات کودک و نوجوان کشورمان در کسوت شاگردی وی فعالیت میکرد و همو پیرقصه گوی ایران را با حوزه کتاب آشنا کرد، به عنوان یکی از مشاهیر نشر کتاب در ایران یاد کرد.«حسین مسرّت» در گفتوگو با ایسنا در مورد این شخصیت فرهیخته یزدی گفت: آقارضا در بیست و دوم اسفند ۱۲۸۲ هجری در محلهی میدانشاه از محلاّت کهن یزد و در خانواده «حاج میرزا حسن قنّاد» از بازرگانان قند و شکر یزد که پس از سالها اقامت در شهر بمبئی هندوستان به یزد برگشته بود، چشم به جهان گشود.وی ادامه داد: مادرش «فاطمه» دختر حجّتالاسلام ملاّ عبدالکریم مسگر فرزند محمّدحسین و ملقّب به «عماد الاسلام» از روحانیون و خطبای مشروطهخواه نامی یزد بود.مسرت یادآور شد: پدر آقارضا پس از آنکه گرفتن نام خانوادگی در ایران رایج شد، در سال ۱۳۰۷، نام خانوادگی «سعیدی» را برگزید و نام آقارضا در شناسنامه نیز رضا ثبت شد امّا مردم او را همچنان آقارضا صدا میزدند.وی با بیان این که آقارضا نخستین فرزند خانواده بود و پس از او چهار پسر و یک دختر به نامهای محمّدحسین، مرضیّه، علی اکبر، علی اصغر و کاظم به دنیا آمدند، گفت: او نخست به مکتب خانه رفت، آن گاه تحصیلات حوزوی را در یکی از مدارس دینی یزد فراگرفت.مسرت زندگی حرفهای آقارضا سعیدی را به دو بخش کاملأ جداگانه شامل یزد و کرمان تقسیم کرد و گفت: سعیدی در سه حوزه تاریخ کتابفروشی، تاریخ چاپ و تاریخ جراید شهر یزد نقشی پررنگ داشت به نحوی که او یکی از شرکای نخستین کتابفروشی امروزی یزد یعنی کتابفروشی گلبهار و موسس کتابفروشی یزد بود؛ کتابفروشیهایی که برخلاف گذشته دارای قفسه، میز و پیشخوان و ویترین بودند و حتی کتاب به امانت میدادند.وی پ, ...ادامه مطلب
گفتگوی حسین مسرّت با اسماعیل خزائیچه خدماتی استاد ایرج افشار برای یزد انجام دادند؟اتفاقاً امروز داشتم متنی را می نوشتم که آقای افشار نزدیک به 20کتاب و بیش از 120 مقاله در بارۀ یزد دارد. پیش پای شما تمام شد و امشب در صفحۀ اینستاگرام من منتشر خواهد شد. به هر حال جالب است این حُسن اتفاق. در کتاب «یزد شناس نامور» نوشته ام که خدمتی که استاد افشار به یزد و آثار باستانی و کتاب شناسی یزد کرده است، بر هیچ کس پوشیده نیست. چاپ بیش از 120 مقاله و ده ها کتابی که سال ها در گنجینۀ کتابخانه های خطّی ایران خاک می خوردند و کسی در اندیشۀ چاپ آن ها نبود. مانند کتاب تاریخ یزد اثر جعفری، تاریخ جدید یزد اثر احمد کاتب، جامع الخیرات، جامع مفیدی اثر مستوفی بافقی، جامع جعفری اثر طرب نائینی ، کتاب هایی بودند که سال ها در گنجینۀ کتاب های خطّی بود و استاد افشار این کتاب ها را به دست آورد و بازخوانی کرد و یادداشت و مقدّمه و مؤخره نوشت و باعث شد که الان استان یزد در مقایسه با دیگر استان های ایران ، دارای بیشترین کتاب های تاریخی است. قدیمی ترین کتابی که شما در بارۀ اصفهان پیدا می کنید، مربوط به دوران قاجار هست، امّا یزد دو کتاب قدیمی مربوط به سدۀ نهم هجری دارد. من در کتاب «یزد شناس نامور» ، پژوهش های یزد شناسی استاد افشار، فهرست کامل کتاب های ایرج افشار که در بارۀ یزد کار کرده اند مانند: یادگارهای یزد، ، یزدنامه ، دیوان وحشی بافقی ، منظومات و منشآت شرف الدّین علی یزدی، واژه نامۀ یزدی (که هنوز هم موجود هست) و غیره را آورده ام.از دیدگاه شما، علّت این همه سال فعالیّت فرهنگی استاد ایرج افشار، چه بود؟ادای دِینی که هر کسی به میهن خودش دارد، ایران دوستی ، ایران شناسی. وقتی یک همشهری شما به موفقیتی می رسد و شما ب, ...ادامه مطلب
گفتگوی حسین مسرّت با اسماعیل خزائیدر مورد آقای محمود افشار (پدر استاد ایرج افشار)، اطلاعاتی اگر دارید بفرمایید.آقای دکتر محمود افشار که زندگی نامه شان را می توانید مطالعه کنید، دانش آموختۀ علوم سیاسی بود. شاعر و نویسنده و از خاندان افشارهای یزد بود. البته خاندان افشار یزد، چندین نسل قبل شان از افشارهای کرمان بودند که به یزد آمدند و در کل، افشارها ترک نژاد هستند . یک مقاله ای استاد باستانی پاریزی با نام «افشارها در تاریخ» دارد که در کتاب ناموارۀ دکتر محمود افشار چاپ شده است و بسیار مستند و خوب است. امّا افشارهای یزد از چندین نسل قبل، در دورۀ صفویه به یزد آمدند و گسترش پیدا کردند و الان تقریباً بسیاری از افشارهای یزدی در یزد نیستند. اکنون برخی از افشارها در تهران و برخی در آمریکا هستند. دکتر محمود افشار کار خوبی که کرد – او هم جزء ایران دوست ها بود – علاوه بر نگارش و نشر کتاب هایشان، انتشار مجلّۀ آینده بود که بعدها استاد افشار ادامه دهندۀ راه ایشان بود.چیزی که باید به آن توجّه کرد، وضعیّت خوب خانوادگی ایشان بود. کسان دیگری هم بودند که از لحاظ استعداد شاید شبیه دکتر محمود افشار بودند، امّا به علت شرایط زندگی و جذابیّت های آن به دنبال پول در آوردن رفتند و یا به علّت اینکه پدر و مادرشان پول نداشتند، نتوانستند تحصیل کنند. همچنین می توانیم مقایسه ای داشته باشیم بین خانواده های مرفه و پولدار یزد که فرزندانی پرورش دادند که دنبال فعالیّت های اقتصادی و تجاری رفتند و افرادی که دنبال علم رفتند. یکی از این خاندان ها، خاندان پدر دکتر محمود افشار بود که ایشان را برای تحصیل ابتدا به هند و سپس به سوئیس فرستادند تا ادامۀ تحصیل دهند. خانوادۀ افشار، خانوادۀ سرشناس و تاجری بودند. امّا خانواده های , ...ادامه مطلب
گفتگو با اسماعیل خزائییک کتابی هست که آقای دکتر میلاد عظیمی به نام «کتابشناسی موضوعی - تاریخی از چاپکردهها و نوشتههای ایرج افشار (منتشر شده در سالهای ۱۳۹۵- ۱۳۲۳)» در سه جلد کار کرده است و دو هزار و هشتصد صفحه دارد، و آن فهرست چاپ کرده های ایرج افشار است. سه جلد که تقریباً هر جلد حدود نهصد صفحه باشد. تمامی کتاب ها، مقالات ، گفتارها ، سرمقاله ها، یادداشت ها، مقدّمه های افشار را آقای دکتر میلاد عظیمی گردآوری کرده و این کتاب به همّت خانۀ کتاب در سال 1396 چاپ شده است. وقتی آدم این کتاب را می بیند، به عظمت این مرد، پی می برد که چه نیرویی در این مرد نهفته بوده، شاید خیلی ها داشته باشند، ولی ندانند که چه کار بکنند. ولی او از این دانش و این استعداد خدادادی که داشت ، بهره برد و تا واپسین روزهایی که حیات داشت، حتی روی تخت بیمارستان و زمانی که سرم در دستش بود، در حال نوشتن بود و یادداشت هایش که همه اکنون وجود دارد. خوب در کنار این ها یک کتابخانۀ بزرگ ایران شناسی داشت که وقف بر دایره المعارف بزرگ اسلامی کرد.شاید بشود هنوز مقداری از یادداشت هایشان را گردآوری کرد و در چندین کتاب ارائه کرد. یکی از کتاب هایی که پس از مرگشان چاپ می شود، خاطرات استاد افشار به نام «وین دفتر بی معنی» است که به همّت پسرانش و دوستان دیگر استاد در حال انجام شدن است. و یک سری کتاب های دیگر هم هست که نامه های افراد به استاد افشار هست که یک جلد آن به نام «نامههای خاموشان» چاپ شده و جلدهای بعدی اش هم قرار است در سال جدید چاپ شود .خوشبختانه گنجینۀ عظیم عکس و اسلاید و فیلم و کتاب های او که بسیار نادر است ، به دایره المعارف بزرگ اسلامی اهدا شده و در اختیار همگان است. این مختصری بود که می توانستم در مورد استاد استا, ...ادامه مطلب
گفتگو با اسماعیل خزائیحسین مسرّت (متولد شهریور ۱۳۳۹ در یزد)، کتابدار مرجع، نسخهشناس و فهرستنگار کتاب های چاپ سنگی و خطّی ، یک نویسنده و پژوهشگر ایرانی است.سال 1356 نخستین مقالهاش را در روزنامۀ اطلاعات منتشر کرد و در ادامه فعالیت خود را به عنوان روزنامهنگار و نویسنده پی گرفت تا جایی که اکنون بیش از 1000 مقاله در نشریات گوناگون از او منتشر شده . نیز تاکنون بیش از 80 عنوان کتاب از وی به چاپ رسیدهاست.مسرّت مدّتی را عضو هیئت منصفۀ مطبوعات استان یزد بود. همچنین مسئولیتهایی چون مدیر عامل کانون یزدیتباران، مسئول مرکز اسناد و تحقیقات دانشکدۀ معماری دانشگاه یزد (1370-1377)؛ کتابدار راهنما و فهرستنگار کتاب های چاپی کتابخانۀ وزیری یزد را بر عهده داشت. وی درسال 1396کارشناسی ارشد نسخه شناسی را از دانشگاه شهید بهشتی گرفت . چند ترم در دانشگاه یزد و میبد ایرانشناسی تدریس کرد و اکنون مشغول تدوین کتاب های خود است.«دیدگاهها» (دربارّ آثار دکتر محمّدعلی اسلامی ندوشن)، «پویای فرهنگ»، «سیمای یزد»، «کتابشناسی اخوان ثالث»، کتابشناسی وحشی بافقی، «میراث نیاکان»(یادنامۀ مهدی اخوان ثالث)، پیشوای آزادی و «یزد، یادگار تاریخ» در سه جلد، برخی از آثار چاپ شدۀ اوست.در خدمت آقای حسین مسرّت هستیم تا دربارۀ ویژگی های نادرِ استاد ایرج افشار با ایشان گفت و گو کنیم. بفرمایید:دربارۀ استاد افشار، واژه ای که دقیقاً میتواند مصداقی برای او باشد، واژۀ «اعجوبه» است. وی از نادر مردانی بود که از تمامی لحظات زندگی اش بهره می برد و تفاوتش نسبت به دیگران در این بود که شناخت خوب و هوش سرشاری داشت و از همه بیشتر، پشتکار خوبی داشت. افرادی هستند که ساعت ها وقتشان را به بیهودگی می گذرانند، صبح را شب میکنند و شب را صب, ...ادامه مطلب
حسین مسرّتاین پرسشی است که بیش از سی سال است ذهن نگارنده را درگیر کرده است. تقریباً بهاستثنای چند مورد نادر مانند دکتر محمود افشار و فرزند نامورش استاد ایرج افشار، تقریباً تمامی نویسندگان و پژوهشگران برجسته و نامی ایران (و شاید حتی جهان) در حوزههای فرهنگ، ادب، تاریخ، جغرافیا، جامعهشناسی، مردمشناسی و غیره و در یک کلام، علوم انسانی، فرزندانی بیعلاقه نسبت به کار و روش پدر یا مادر دارند. از سویی دیگر، تحقیقاً تمامی این گروههایی که نام برده شد، پدران یا مادران آنها نیز هیچکدام در این حوزهها پژوهشگر، نویسنده و یا صاحبقلم نبودند. ممکن است برخی از آنها اهل مطالعه و فرهنگ و یا آموزگار و دبیر بوده باشند که این امری طبیعی است، ولی هیچکدام با این امور آشنایی نداشتند.درست است که پیشینیان میگویند: هیچکس نویسندۀ مادرزاد به دنیا نمیآید و این هنر، اکتسابی و ذوقی است؛ ولی چرا فرزندانی که پدران یا مادرانشان، صاحب جامعترین و یا بزرگترین کتابخانۀ تخصّصی در حوزۀ علوم انسانی هستند و بینیاز از مراجعه به کتابخانه و پیجویی منابع در اینجاوآنجا و این شهر و آن شهر هستند و بهآسانی میتوانند در کنار پدر یا مادر به آموزش پژوهش و اصول نویسندگی بپردازند، دنبال رشتههایی میروند که خود دوست دارند و با رشتۀ کار اولیای خود بیگانهاند؟ و شوربختانه از سویی دیده میشود ورثه پس از مرگ این بزرگان، کتابخانۀ آنان را یا بین خود تقسیم میکنند و یا به بهایی کم میفروشند و یا اگر دید باز فرهنگی داشته باشند به کتابخانهای اهدا میکنند و سرنوشت بسیار بدی برای اسناد، یادداشتها و دستنویسهای انبوه آنان (بهویژه آثار نیمهتمام و در دست انجام) رقم میخورد، یا موریانه به سراغشان میآید و یا ورثهای که هیچکد, ...ادامه مطلب
پژوهشگر برجسته یزدی مطرح کرد؛ ایسنا/یزد نویسنده، پژوهشگر، ادیب و کتابدار برجسته یزدی راهاندازی مراکز جامع اطّلاعرسانی کتابخانهها را یکی از اقدامات پیشنهادی برای بهبود کارآمدی کتابخانههای کشور خوا, ...ادامه مطلب
حسین مسرّتچو ایران نباشد ، تن من مباد اندیشۀ نیکوی راه اندازی و بنیاد « ایرانسرای فردوسی » پاسداشت مقام و ارزش شاهنامه و سرایندۀ نامور آن فردوسی بی گمان برخاسته از اذهان سیّالی است که چون فردوسی ، سر, ...ادامه مطلب