ایرج افشار، نماد یک ایرانشناس سختکوش و هوشمند* (2)

ساخت وبلاگ

گفتگو با اسماعیل خزائی

یک کتابی هست که آقای دکتر میلاد عظیمی به نام «کتابشناسی موضوعی - تاریخی از چاپکرده‌ها و نوشته‌های ایرج افشار (منتشر شده در سال‌های ۱۳۹۵- ۱۳۲۳)» در سه جلد کار کرده است و دو هزار و هشتصد صفحه دارد، و آن فهرست چاپ کرده های ایرج افشار است. سه جلد که تقریباً هر جلد حدود نهصد صفحه باشد. تمامی کتاب ها، مقالات ، گفتارها ، سرمقاله ها، یادداشت ها، مقدّمه های افشار را آقای دکتر میلاد عظیمی گردآوری کرده و این کتاب به همّت خانۀ کتاب در سال 1396 چاپ شده است. وقتی آدم این کتاب را می بیند، به عظمت این مرد، پی می برد که چه نیرویی در این مرد نهفته بوده، شاید خیلی ها داشته باشند، ولی ندانند که چه کار بکنند. ولی او از این دانش و این استعداد خدادادی که داشت ، بهره برد و تا واپسین روزهایی که حیات داشت، حتی روی تخت بیمارستان و زمانی که سرم در دستش بود، در حال نوشتن بود و یادداشت هایش که همه اکنون وجود دارد. خوب در کنار این ها یک کتابخانۀ بزرگ ایران شناسی داشت که وقف بر دایره المعارف بزرگ اسلامی کرد.

شاید بشود هنوز مقداری از یادداشت هایشان را گردآوری کرد و در چندین کتاب ارائه کرد. یکی از کتاب هایی که پس از مرگشان چاپ می شود، خاطرات استاد افشار به نام «وین دفتر بی معنی» است که به همّت پسرانش و دوستان دیگر استاد در حال انجام شدن است. و یک سری کتاب های دیگر هم هست که نامه های افراد به استاد افشار هست که یک جلد آن به نام «نامه‌های خاموشان» چاپ شده و جلدهای بعدی اش هم قرار است در سال جدید چاپ شود .خوشبختانه گنجینۀ عظیم عکس و اسلاید و فیلم و کتاب های او که بسیار نادر است ، به دایره المعارف بزرگ اسلامی اهدا شده و در اختیار همگان است. این مختصری بود که می توانستم در مورد استاد استاد افشار بیان کنم.

  • در مورد ویژگی‌های اخلاقی و ارزش‌های زندگی استاد ایرج افشار به چه نکات دیگری می توان اشاره کرد؟

ویژگی بارز استاد افشار، خسّت نداشتن در دادن اطلاعات بود. بسیار مهربان و دست و دلباز بود. آقای افشار موبایل نداشت، امّا در هر ساعتی از روز یا شب در زمانی که در خانه بود، هر ساعتی از هرجای ایران زنگ می زدی و درباره مباحث تاریخی و فرهنگی و بزرگان ایران می پرسیدی، بدون اینکه ببینند طرف کی هست، پاسخ می داد. الان، استادان دانشگاهی داریم که تازه استاد دانشگاه شده و چنان به گفتۀ امروزی ها کلاس می گذارد که مثل رئیس جمهور باید از ایشان وقت بگیریم تا با ایشان صحبت کنیم. در حالی که استاد افشار به رغم مشغلۀ زیاد و دانش وافری که داشت، به هر کسی از سراسر ایران پاسخ می داد و این پرورش ایران شناسان در سراسر ایران، نتیجه اخلاق دهشمند و پرورندۀ استاد افشار بود.

به عنوان مثال زمانی که استاد افشار، نخستین کتاب مرا در انتشارات فرهنگ ایران زمین به زیر چاپ برد، من یک دیپلمه بودم، البته آقای افشار از کارهای من با خبر بود که در نشریات چاپ می شد، ولی آن چنان این مرد بزرگ بود که زمانی که کتاب من در سال 1368 برای چاپ به تهران رفت، مثل حالا نبود که متن word بفرستی و چاپ شود. باید متن دست نویس بفرستی تهران تا به صورت دستی در چاپخانه حروف چینی دستی شود و چاپ شود. در این مورد استاد افشار برای اینکه من به تهران نروم و به جای اینکه من به عنوان مؤلّف غلط گیری کنم ، خودش با آن همه بلند طبعی و بزرگ منشی، غلط گیری می کرد و بدین ترتیب نخستین کتاب من با تشویق و حمایت ایشان با نام « تذکرۀ میکده» در سال 1371 چاپ شد.

استاد افشار این چنین افرادی در سراسر ایران داشت، افرادی که آثارشان را در مجلّۀ آینده و یا جاهای دیگر چاپ می کرد و باعث تشویقشان می شد. بسیاری از کسان در ایران هستند که می گویند:«ما هستی و بود خود را مدیون آقای افشار هستیم.»

استاد افشار، اطلاعات فروشی نمی کرد. من سال هاست سعی می کنم که این اخلاق پسندیدۀ استاد افشار را حفظ کنم و ادامه بدهم. من تقریباً با توجّه به اینکه این اخلاق برگرفته از استاد افشار هست، عنوان می کنم در طول این چهل سال، بیش از صد پایان نامه را استاد راهنما بوده ام، نه روی جلد بلکه در اصل. دوستانی که می دیدند من برای پایان نامه ای که استاد راهنمایش کس دیگری است و استاد مشاورش کس دیگری است، و وقت می گذارم، می گفتند: شما بیا یک مؤسّسه ای درست کن و بابت راهنمایی هر کدام از این پایان نامه ها، پولی بگیر. من به آن‌ها می گفتم که افتخار می کنم که در محضر استاد افشار یاد گرفتم که چگونه پژوهش کنم و تا زمانی که زنده هستم، از این بابت پولی نمی گیرم. در دفتر کار من (کارگاه یزدپژوهی) هم همه چیز رایگان است و افرادی که می آیند برایشان رایگان وقت می گذارم. استاد افشار این چنین اخلاقی داشت و به واسطۀ این اخلاق، بسیاری از پژوهشگران، نویسندگان، مؤلّفان و مصحّحان در ایران پرورش پیدا کردند و خود را مدیون استاد افشار می دانند.

وقتی شما با ایشان تماس می گرفتی و در فلان زمینه سوال می کردی، تا آنجا که اطلاع داشت به شما می گفت و اگر اطلاع نداشت به کسان دیگری ارجاع می داد. مثلاً اگر شما می گفتید که می خواهم در مورد مرعشیان مازندران تحقیق کنم. می گفت: من در این مورد این قدر اطلاعات دارم اگر بیشتر می خواهید از آقای دکتر منوچهر ستوده بپرسید.آقای فلانی هم رسالۀ پایان نامه اش در این مورد است و آقای فلانی هم مقاله ای کار کرده است. مثلاً در مورد پازواری های مازندران در فلان مجلّه مقاله چاپ شده است. هر چه اطلاعات داشت در این زمینه دریغ نمی کرد. هم اطلاعات می داد و هم افراد را معرفی می کرد. و بدین ترتیب دامنۀ پژوهش در ایران گسترده می شد. این بارزترین ویژگی های اخلاقی استاد افشار بود که بایستی به نسل های بعد برسد. البته داریم، ولی کم رنگ شده است.

  • چرا کم رنگ شده است؟

بیشتر به خاطر مادّیات و قانع نبودن انسان ها. روحیۀ منفعت جویی و رفاه طلبی افراد باعث شده که افراد از نوع دوستی خارج شوند. زمانی که این روحیۀ مادّی پرستی در اهل پژوهش زیاد می شود، می بینیم که متأسّفانه فلان استاد دانشگاه از این کلاس به آن کلاس می رود و مطالعه ای اصلاً ندارد. اطلاعاتش مربوط به بیست سال پیش هست که یاد گرفته. دائم با کلاس درس زیاد تدریس می کند و این کلاس ها همه بی حاصل و بدون خروجی هستند. این آفت باعث شده افرادی مانند استاد افشار خیلی کم باشند. استاد افشار، دکتر زرّین کوب، استاد محمدتقی دانش پژوه، دکتر ستوده ، استاد احمد منزوی و دیگران که رفتند، کسی جای ایشان نیامد. البته بزرگانی داریم مانند دکتر شفیعی کدکنی و ... که این ها هم بی جایگزین هستند و نسلی که دارد می آید، نسل به اصطلاح آماده خور و مادّی گراست و همه چیز را با ملاک و معیار پول می سنجد. مثلاً دوست خود من به من می گفت: «شما داری وقت می گذاری و از بابت این وقت از دانشجوها پول بگیر! چون در یزد شما را می شناسند و اطلاعاتتان خوب است، درآمدتان خوب خواهد شد.» گفتم : «من این درآمد را نمی خواهم.» بسیاری این کار را بی عقلی می دانند، امّا خدا را شکر، زندگی من با همین حقوق بازنشستگی تأمین هست و دارم زندگی ام را اداره می کنم. این اخلاق را من دراستاد افشار دیدم و دوست دارم که در جامعه گسترش پیدا کند.

کاریز یزد...
ما را در سایت کاریز یزد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karizyazda بازدید : 78 تاريخ : چهارشنبه 2 فروردين 1402 ساعت: 12:57