مقدّمه سفر به جنوب  ایران (1)

ساخت وبلاگ

حسین مسرّت

پیشینۀ نگارش سفرنامه­های فارسی همچون پیشینۀ تاریخ پرفراز و نشیب ایران و جهان، دراز دامن است، چون این سفرنامه­ها در حکم یادداشت­های خصوصی بوده که کسی همّت به تکثیر و رونویسی از آن نمی­کرده است، ازینروست که با نابودی نسخۀ اصلی، بسیاری از آگاهیهای خوب تاریخی و اجتماعی نیز از میان می­رفته است و به همین دلیل است که تعداد سفرنامه­های به جا مانده از دوران گذشته، بسیار است، امّا خوشبختانه با پیدایی صنعت چاپ، این گونه کتاب­ها هم به چاپ سپرده شدند. یکی از مهم­­ترین دوره­های تاریخی ایران که سفرنامه­های فراوانی از آن بر جای مانده، دورۀ قاجار است که هنوز بسیاری از سفرنامه­های دست نویس آن در کتابخانه­های ایران و جهان وجود دارد و عزمی می­طلبد که آنها را با دید انتقادی تصحیح کنند.

سفرنامه­ها به غیر از آنکه یکی از انواع ادبی فارسی به شمار می­روند[1]، در بردارندۀ آگاهیهای سودمند و یگانه­ای دربارۀ شهرها و روستاها هستند که جز در این نوع کتابها، جای دیگری نمی­توان سراغی از آنها جست. چه بسیارند سفرنامه­هایی که تنها اثر باقی مانده دربارۀ یک مکان هستند؛ شهرهایی که در طول تاریخ زیر و زبر گشته و اسیر تندباد حوادث شده­اند.

در ارزش و اهمیّت سفرنامه­ها همین بس که به عنوان معتبرترین سندهای اجتماعی و تاریخی مورد استفادۀ کلیّۀ پژوهندگان تاریخ اجتماعی، سیاسی و جغرافیای تاریخی قرار می­گیرد. با اینکه قرن­ها از نگارش سفرنامۀ ناصرخسرو می­گذرد، هنوز از این کتاب به عنوان معتبرترین سند اجتماعی قرن پنجم که بازگویندۀ دقایق زندگی مردم آن زمان است، یاد می­شود.

نویسندۀ سفرنامه در نوشتن سفرنامه هیچ دلبستگی نسبت به آنچه که در مسیر می­بیند، ندارد؛ چونان چشمی دقیق همه چیز را ژرف می­نگرد و در اندیشۀ اینکه کسی راخوش بیاید یا بد بیاید هم نیست، او در نگارش یادداشت­هاییش است صادق است، نکته‌هایی را بیان می­کند که کمتر در کتابهای تاریخِ همان دوران آمده است.

سفرنامه­نویس، از اوضاع پیرامون خود تصویر دقیقی به دست می­دهد، شیوۀ پوشش، بهای ارزاق، جمعیّت، آداب و رسوم، خصائل روحی و اخلاقی و غیره. حال اگر نویسنده دارای دانشهای روز مانند: جغرافیا، زمین­شناسی، جامعه­شناسی و غیره باشد، محصول کار به نهایت سودمند است.

سفرنامه­نویسان که عمدتاً انسان­های آگاه، دنیا دیده و بعضاً کارشناس هستند با نگرشی ژرف و ریزبین به بیان اوضاع اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی روستاها و شهرهایی که از آن دیدار کرده اند، می پردازند و در این راه، مأخذی سودمند برای نگارش تاریخ آن جایگاه بر جای می­نهند. یکی از این سفرنامه­ها، سفرنامۀ فردی فرنگی است که به دستور ناصرالدّین شاه در سال 1879م (برابر 1296ق)، مأمور کشیدن سیم تلگراف از تهران تا بوشهر بوده است و بنا به گفتۀ ایران شناس نامی، ایرج افشار: «قسمت عمدۀ این رساله به وصف شهرها و مردم اختصاص دارد که بسیار جالب توجّه است». (افشار،1344، ج1: 237)

نویسندۀ این سفرنامه فردی جامعه­شناس­، جغرافی­دان، زمین­شناس، سیاستمدار و نظامی بوده است؛ ازاینرو در این کتاب آگاهیهای در خور توجّهی را از اوضاع اجتماعی، اقتصادی، طبیعی و جغرافیایی مسیر خود می­دهد. در نسخه های خطّی موجود نام نویسنده نیامده است؛ امّا نگارنده پس از بررسی کلّیۀ سفرنامه­های خارجی بر پایۀ قراین دردست و تاریخهای مندرج در آن و سفرنامه آلمانی چاپ شده با نام «سفر به جنوب ایران، 1879» در شهر برلین به سال 1881م که در مقدّمه بدان اشاره خواهد شد، بدین نکته دست یافت که نویسندۀ آن آلبرت هوتوم شیندلر (1846 1914م)، ایرانشناس برجستۀ انگلیسی و همان نویسندۀ سفرنامۀ خراسان است و این سفرنامه توسّط شخصی دیگر به فارسی تقریباً روان ترجمه شده است.

تصحیح ترجمۀ یکی از این سفرنامه­ها که با نام اصلی «سفر به جنوب ایران 1879» به زبان آلمانی چاپ شده است؛ در ایران با دو نام گوناگون در کتابخانه­های ملّی ملک و مجلس شورای اسلامی وجود دارد و متعلّق به یکی از افسران انگلیسی اتریشی تبار مأمور کشیدن خطّ تلگراف بین تهران تا بوشهر است، مبنای نگارش کتاب حاضر است که سعی می­شود با تصحیح انتقادی و درج واژه­نامه و توضیحات بایسته در بارۀ اعلام انسانی؛ پژوهشی ویژه انجام گیرد.

نگارنده قصد دارد تصحیح و نقد این سفرنامه را بر پایۀ دو نسخۀ خطّی موجود در کتابخانه­های مجلس شورای اسلامی به شمارۀ 700 و کتابخانۀ ملّی ملک به شمارۀ 6287 موجود است[2]، انجام دهد. با یادآوری اینکه، یکی به نام «سیاحت نامه» (اعتصامی،1311 ، ج2 : 444) یا «سفرنامۀ قم و کاشان و یزد و کرمان و خلیج فارس» است و دیگری به نام «سفرنامۀ یزد» آمده است. (افشار، 1361، ج3 : 468- 467).

استاد ایرج افشار، پژوهندۀ نامی متون قاجاری در چهار مأخذ گوناگون به نیکی از این سفرنامه یاد کرده است:

1ـ مجلّۀ جهان نو (ج3، سال 1327 : 297-299)

2ـ سواد و بیاض (ج1 : 237)

3ـ فرهنگ ایران زمین (ج19، سال 1352 :183)

یادگارهای یزد (ج1 : 672)

کتاب حاضر می‌کوشد تا بر پایۀ پژوهشهای انجام شده، به اهدافی چند دست یابد:

  1. شناخت تاریخ اجتماعی وفرهنگی برخی از شهرهای جنوب بویژه یزد در عصر قاجار از طریق تصحیح و شناخت متن سفرنامه.
  2. آگاهی از ورود ابزار جدید اطّلاع رسانی به شهرها( بویژه تلگراف) و نحوۀ ارتباط روستاها با شهرها در عصر قاجار.
  3. اهمیّت سوق الجیشی ایران در عصر قاجار و دیدگاه بیگانگان نسبت به آن.
  4. بررسی نقش تلگراف در ایجاد تحوّلهای سیاسی و اجتماعی منطقه.
  5. روابط نهادهای فرهنگی، اجتماعی، سیاسی با مردم.
  6. طرز معیشت ونحوۀ گذران زندگی مردم.

1-مردم ایران، بویژه شهرهایی که نویسنده در طول مسیر خود دیده، در چه شرایط سیاسی، اجتماعی و فرهنگی زندگی می­کردند؟

2-نگرش مردم نسبت به وسایل جدید ارتباطی چه بوده است؟

3-مؤلّف این سفرنامه بر اساس مستندات تاریخی و کتابشناسی چه کسی است و چه اهدافی داشته است؟


1ـ دربارۀ اهميّت سفرنامه‌ها، بنگريد به: گفتار اهمیّت سفرنامه های فارسی در همین کتاب.

1ـ ظاهراً هر دو رونويسی از نسخۀ ديگری هستند.

کاریز یزد...
ما را در سایت کاریز یزد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karizyazda بازدید : 42 تاريخ : پنجشنبه 4 آبان 1402 ساعت: 4:45