ایرج افشار، نماد یک ایرانشناس سختکوش و هوشمند (3)

ساخت وبلاگ

گفتگوی حسین مسرّت با اسماعیل خزائی

  • در مورد آقای محمود افشار (پدر استاد ایرج افشار)، اطلاعاتی اگر دارید بفرمایید.

آقای دکتر محمود افشار که زندگی نامه شان را می توانید مطالعه کنید، دانش آموختۀ علوم سیاسی بود. شاعر و نویسنده و از خاندان افشارهای یزد بود. البته خاندان افشار یزد، چندین نسل قبل شان از افشارهای کرمان بودند که به یزد آمدند و در کل، افشارها ترک نژاد هستند . یک مقاله ای استاد باستانی پاریزی با نام «افشارها در تاریخ» دارد که در کتاب ناموارۀ دکتر محمود افشار چاپ شده است و بسیار مستند و خوب است. امّا افشارهای یزد از چندین نسل قبل، در دورۀ صفویه به یزد آمدند و گسترش پیدا کردند و الان تقریباً بسیاری از افشارهای یزدی در یزد نیستند. اکنون برخی از افشارها در تهران و برخی در آمریکا هستند. دکتر محمود افشار کار خوبی که کرد او هم جزء ایران دوست ها بود علاوه بر نگارش و نشر کتاب هایشان، انتشار مجلّۀ آینده بود که بعدها استاد افشار ادامه دهندۀ راه ایشان بود.

چیزی که باید به آن توجّه کرد، وضعیّت خوب خانوادگی ایشان بود. کسان دیگری هم بودند که از لحاظ استعداد شاید شبیه دکتر محمود افشار بودند، امّا به علت شرایط زندگی و جذابیّت های آن به دنبال پول در آوردن رفتند و یا به علّت اینکه پدر و مادرشان پول نداشتند، نتوانستند تحصیل کنند. همچنین می توانیم مقایسه ای داشته باشیم بین خانواده های مرفه و پولدار یزد که فرزندانی پرورش دادند که دنبال فعالیّت های اقتصادی و تجاری رفتند و افرادی که دنبال علم رفتند. یکی از این خاندان ها، خاندان پدر دکتر محمود افشار بود که ایشان را برای تحصیل ابتدا به هند و سپس به سوئیس فرستادند تا ادامۀ تحصیل دهند. خانوادۀ افشار، خانوادۀ سرشناس و تاجری بودند. امّا خانواده های دکتر محمود افشار و استاد ایرج افشار این ثروت را در جهت گسترش فرهنگ و دانش به کار بستند.

مثلاً الان در یزد در حدود صد کارخانه دار سرشناس داریم که در حال توسعۀ فعالیّت های اقتصادی و سرمایه ای خود هستند و تا چندین نسل بعدشان هم بی نیاز هستند و در برابر این گروه، فردی داریم مانند مرحوم حسین بشارت که از دوستان استاد ایرج افشار بود و ایشان هم لیسانس حقوق داشت و کارخانۀ شرق یزد برای ایشان بود . به واسطۀ اینکه وضع مالی خوبی داشت ، به استاد افشار مراجعه کرد و گفت که من می خواهم کاری در زمینۀ فرهنگ یزد انجام دهم. استاد افشار پیشنهاد داد که یک سلسله کتاب هایی را در بارۀ یزد بنیان گذاری کنید به نام «گنجینۀ حسین بشارت». تا زمانی که ایرج افشار زنده بود، حدود بیست عنوان کتاب در این گنجینه چاپ شد. قرار شد هر کتابی که چاپ می شد با برگشت سرمایه، کتاب بعدی چاپ شود، تقریباً کتاب های تصحیح متون، برگشت سرمایه ای ندارد و خود آقای بشارت بیشتر اهدا می کرد.

دکتر محمود افشار، سرمایۀ خودش را در راه اشاعۀ فرهنگ ایران خرج کرد. هم نشریۀ آینده و هم آن ساختمان عظیم مؤسّسۀ لغت نامۀ دهخدا که الان ارزش بسیار زیادی دارد،اهدا کرد به طوری که آن روزی که اهدا شد، میلیاردها ارزش داشت. امروز نمی دانم چقدر باید بگویم؟ در بهترین نقطۀ تهران، تجریش، ایستگاه پسیان، آن ساختمان بزرگ را برای گسترش فرهنگ و دانش وقف کرد. یک ساختمان را هم آقای دکتر محمود افشار، نزدیک مؤسسۀ دهخدا وقف مؤسّسه باستان شناسی دانشگاه تهران کرد. این گونه فعالیّت ها در نزد سرمایه داران ایران کم دیده می شود.

  • تخصص و مهارت ویژۀ استاد ایرج افشار در چه زمینه هایی بود؟

ایشان حقوق خوانده بود و مدّتی مدیر کتابخانۀ دانشکده حقوق بود و در اثر علاقه ای که به کار پژوهش و کتاب و تصحیح داشت، چنان پیشرفتی کرد که ایشان را به عنوان ایران شناس و قاجار شناس می شناختند، سال ها مدیر کتابخانۀ مرکزی دانشگاه تهران، مفیدترین کتابخانۀ دانشگاهی ایران بود که باعث چاپ صدها کتاب در بارۀ تاریخ، فرهنگ و ادب ایران شد. نیز ادامه دهندۀ راه پدر در انتشارات بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار بود که پدرش بنیانگذاری کرده بود و تاکنون بالای صد عنوان کتاب چاپ کرده است. دکتر محمود افشار در سال 1362 فوت کرد و بعد از ایشان استاد ایرج افشار از تأثیرگذاران در فعالیت های فرهنگی بنیاد موقوفات بود و پس از درگذشت استاد افشار در سال 1389 ، همچنان این بنیاد به فعالیّت های خودش ادامه می دهد.

  • وجه تمایز استاد ایرج افشار با دیگر کسانی که در راه گسترش فرهنگ ایران تلاش کردند، چه بود؟

هوش سرشار، پرکاری و شناخت از ویژگی های برجستۀ ایشان بود. پژوهشگران دیگری هم هستند که اکنون در این راه زحمت می کشند، امّا خیلی با استاد افشار فاصله دارند. اگر فعالیّت ها و تولیدات فرهنگی استاد افشار را در یک کفۀ ترازو بگذاریم و فعالیّت های آن صد نفر دیگر را در کفۀ دیگر بگذاریم، باز هم کفۀ مربوط به استاد افشار، سنگین تر است.

شناخت و پشتکار ایشان فوق العاده بود. به درستی تنها کلمه ای که در مورد ایشان می توانم بگویم، «اعجوبه» است. یک زمانی آقای دکتر محمّدحسین ابریشمی، تعداد مقالات و کلماتی را که استاد افشار کار کرده بود،محاسبه کرده بود که رقمی سرسام آور به دست آمده بود. چطور این مرد توانسته بود در این سال ها این اندازه کتاب و مقاله، نگارش ، تصحیح، چاپ، ویرایش، پیرایش و سرآوری کند. در شگفتم.

در ویرایش اوّلِ کتاب من، «تذکرۀ میکده» که استاد افشار، زحمت چاپ آن را کشیده بود، تنها چند جا نام استاد افشار در پاورقی میکده نوشته شده بود ا.ا (یعنی ایرج افشار).هیچ کس نمی داند استاد افشار چه نقشی در این کتاب داشته است. آمدند یزد، کتاب را گرفتند به تهران بردند و دادند حروف چینی کردند و با آن سختی های آن دوران برای چاپ کتاب، غلط گیری کردند و تأیید کردند و برای چاپ فرستادند. این 250 صفحه کتاب را استاد افشار تمامی خوانده است و با اینکه زحمت نوشتن کتاب را من کشیدم، و زحمت چاپ را هم استاد کشیدند، هیچ جا نامی از ایشان نیست. من هر جا گفتگو می کنم، عنوان می کنم که استاد این خدمت را به من کرده است، ولی روی جلد و صفحه عنوان هیچ جا نامی از ایشان نیست. از این جور کارها برای دیگران فراوان انجام داده است و اگر از این دست کتاب ها که نامی از ایشان نیست، به آثار ایشان اضافه کنید ، متوجه عظمت کار ایشان خواهید شد. بانی چاپ و تصحیح و سرآوری و راهنمایی بسیاری آثار بوده است. شاید صدها پایان نامه را راهنمایی کرده و چاپ شده است و هیچ جا نامی از او نیست.

کاریز یزد...
ما را در سایت کاریز یزد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karizyazda بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 3 فروردين 1402 ساعت: 14:35