گذری بر اهمیّت تذکره ها در ادب فارسی*

ساخت وبلاگ

 

حسین مسرّت

آنچه مجهول مانده در عالم

ذکر تاریخ و قصّۀ شعراست

پیشینۀ تذکره نویسی در ایران

واژۀ تذکره در زبان عربی به معنای : « یادآوری کردن و بیدار ساختن شخص غافل ، پند و اندرز و گواهی نامه و گذرنامه » (1) به کار می رود و به معنای کتابی که در بردارندۀ ترجمۀ احوال و بویژه پس از دوران صفویه که اطلاق بر کتابی می شود که حاوی شرح حال و نمونه اشعار شعرا باشد ، خاصّ فارسی زبانان است . در زبان عربی بدین گونه کتاب ها : « طبقات » ، « انساب » یا « معجم » اطلاق می شود . [1]

کهن ترین کتابی که در سرگذشت شاعران و نمونۀ اشعارشان در دست است، « لباب الالباب » اثر سدیدالدّین محمّد عوفی است و چنانکه خود ادّعا می کند نخستین کتاب در زمینۀ سرگذشت شاعران پارسی زبان است : « شک نیست که در این شیوه در طبقات شعرای عرب چند تألیف ساخته اند ... ولکن در طبقات شعرای عجم هیچ تألیف مشاهده نیفتاده و هیچ مجموعه در نظر نیامده است . » ( 2 )

هر چند برخی « مناقب الشعرای » ابن طاهر خاتونی را نخستین کتاب می دانند، امّا علیرضا نقوی در « تذکره نویسی فارسی در هند و پاکستان » چنین نظری را رد می کند و می نویسد : « مناقب الشعرا مجموعۀ حکایات ادبی راجع به محاضرات و مشاعرات شعرا و منتخباتی از اشعار آنان بوده است. »(3 )

امّا نخستین کتاب فارسی که با عنوان تذکره در دست است ، « تذکرة الاولیای » عطّار نیشابوری است و نخستین کتابی که دقیقاً با  نام و جایگاه امروزی آن در زبان فارسی وجود دارد :« تذکرة الشعرا» ی دولتشاه سمرقندی است . از دورۀ صفویّه کتاب هایی در دست است که نام تذکره اطلاق هم به شرح احوال شعرا و هم یادگار و ذکر است . چنانکه دربارۀ کتاب « تذکرة الملوک » یحیی خان میر منشی صدق می کند که مربوط به تاریخ عمومی هند است یا تذکرۀ نصرآبادی که اطلاق بر شرح حال و نمونۀ اشعار سخنوران می شود . چنانکه خود نصرآبادی در دیباچۀ کتابش گوید :

« غرض از تسوید این اوراق اینکه سخن سنجان مثل محمّد عوفی ... به تسوید تذکرۀ موسوم به لباب الالباب » ( 4 ) پرداخته و مشتمل بر اشعار سلاطین و شعرای متقدّمین و مرحوم میر علیشیر در مجالس النفایس و نوّاب شاهزادگی سام میرزا در تذکرۀ سامی و دولتشاه سمرقندی در تذکرة الشعرا و ملّامحمّد صوفی در تذکرۀ موسوم به میخانه و بتخانه ( ؟ ) آنچه لازم سنجیدگی و حقوق برگزیدگی است در تحقیق حالات اهل نظم به ظهور رسانیده اند و بعد از ایشان میر تقی کاشی به نگارش تذکره پرداخته. » ( 5 )

پس از دورۀ صفویّه تقریباً تمام تذکره هایی که در عهد زندیّه و قاجاریّه تاکنون گردآوری شده ، کلمۀ « تذکره » به معنای مطلق « تذکرۀ شعرا » به کار رفته است ، همچون : تذکرۀ دلگشا ، تذکرۀ اختر ، تذکرۀ میکده و ...

( استاد احمد گلچین معانی در کتاب مشهور خود « تاریخ تذکره های فارسی » فهرست کاملی از این گونه کتاب ها را در دو جلد در دست داده است ) .

 برخی نیز تنها به گردآوردن اشعار ، بدون شرح حال مبادرت کرده که معمولاً بدین گونه کتاب ها : جُنگ ، بیاض و سفینه اطلاق می شود این گونه کتاب ها هم نقش مهمّی در زنده نگه داشتن آثار سخنوران ادب پارسی بر عهده داشته اند .

 اهمیّت تذکره های فارسی

تذکره های فارسی که در حقیقت مهم ترین منابع آشنایی با آثار ، زندگی ، سبک ، شیوه و شعر شعرای زبان فارسی و به گفتۀ دکتر ذبیح الله صفا « به صورت سرمایۀ بزرگی برای ادب و ادب شناسان فارسی درآمده و به صورت گنجینه ای کم نظیر برای آیندگان باقی مانده است. » ( 6 ) دربردارندۀ ارزش هایی هستند که به برخی از آن ها چکیده وار اشاره می شود :

1-زنده نگه داشتن نام بسیاری از سخنوران و اشعار آنان ، چنانکه اگر امروز این کتاب ها وجود نداشت، ما از نام و نشان و نمونۀ اشعار بسیاری از سخنوران خوب و توانمند زبان فارسی بویژه آن هایی که صاحب دیوان نیستند ، محروم بودیم . تاحدّی دربارۀ بسیاری از سخنوران می گفت: تنها اطّلاع ما از وجود آنان منحصر به تذکره هاست .

2-از خلال تذکره ها به روشنی می توان به سیر تحوّل شعر و ادب پارسی از گذشته تاکنون پی برد ، حتّی گاهی تذکره نگاران به غیر از درج شرح حال ، به نقد آثار و اشعار شاعر مورد نظر پرداخته و در کتاب های خود پایه های نخستین نقد ادبی در ادب پارسی را بنیاد نهاده اند . میزان این بررسی بسته به ذوق و توان و شعرشناسی هر تذکره نگار بوده است ، بعضاً با عباراتی به سبک شیوۀ شعر هر شاعر و مقایسۀ آن با دیگر شعرا دست زده اند . که مربوط به سبک شناسی هر عصر می شود .

3-از مطاوی بسیاری از تذکره ها می توان به اوضاع اجتماعی ، سیاسی و تاریخی هر عصر پی برد شرح حال بسیاری از شعرا با رویدادهای تاریخی و اجتماعی پیوند دارد . برخی از شعرا آینۀ روزگار خود بوده اند و اوضاع و احوال زمانه را در اشعار خود بازتابانده اند و چند و چون زندگی فرمانروایان و پادشاهان از خلال اشعار آنان روشن می شود .

4-تذکره ها از مهمترین سندهای اجتماعی در تاریخ ایران هستند . بسیاری از آداب و رسوم اجتماعی ، زندگی طبقات گوناگون ، نوع و شغل شاعران گویای چنین ادّعایی است . تذکرۀ نصرآبادی از نمونه های بسیار خوب برای شناخت اوضاع اجتماعی و سیاسی عصر صفوی است .

5-گردآورندگان تذکره ها رنج خواندن بسیاری از دیوان های اشعار را برخود هموار کرده و گلچینی از نابترین اشعار را به دست داده اند . و ما را از مراجعه به دیوان پر حجم آنان بی نیاز کرده اند . [2]

6-در برخی تذکره ها ، شرحِ اشعار ، توضیح نکات ادبی ، استقبال ها ( مانند خزانۀ عامره و سفینۀ خوشگو و برخی حکایات ادبی دیده می شود . که به غنای آن کمک کرده اند . نیز بعضاً به برخی اشتباهات اشاره نموده اند .

7-در بسیاری از تذکره ها نام کتاب ها و مجموعه هایی آمده که دیگر هیچ نشانی از آن در دست نیست ، همچون : تذکرۀ حیات الشعرای متین کشمیری ، تذکرۀ منیر لاهوری ، شام غریبان ، نشتر غم و ... نقل مطالبی از این کتاب ها که دیگر وجود ندارند ، برای خوانندگان امروزی بسیار با ارزش و اهمیّت است .

8-از اسناد بسیار مهم برای تدوین تاریخ ادبیّات فارسی است .

نقدی بر تذکره ها

با همۀ این محاسنی که از تذکره ها برشمردیم ، دارای کاستی ها و کمبودهایی هستند که اهمّ آن ها بدین قرار است :

1-عدم دقّت در نگارش برخی سرگذشت ها و ذکر تواریخ نادرست که ناشی از عدم توجّه آن ها به اهمیّت این موضوع بوده است . در زمینۀ کاهلی در دست یابی به شرح حال های درست ، حتّی در تذکره های عصری و محلّی هم دیده می شود . نمونۀ بارز آن تذکرۀ میکده، تألیف وامق یزدی است که در زمینۀ معاصران و همشهریان خود بسیاری از اطّلاعات آن نارساست .

البتّه این ایراد بر تذکره های عمومی کمتر وارد است ، دوری راه و عدم دستیابی به اشعار و دیوان شعرا و کمبود منابع ، مهمترین دلایل نقص این گونه تذکره هاست . از این دسته تذکره نگاران باید سپاسگزار بود که اهتمام به جمع آوری همین حد از شعر و شرح حال کرده اند . نمونۀ چنین شرح حال هایی فراوان در تذکره ها به چشم می خورد و متأسّفانه جز همین چند کلمه و چند بیت ، هیچ جای دیگر نشانی از آنان نیست . سهل انگاری دیگر در انتساب شعری از شاعری به شاعر دیگر به چشم می خورد .

2-بی بهره بودن برخی از تذکره نگاران از ذوق ادبی و شعرشناسی و یا همّت مصروف داشتن به موضوعی خاص در شعر شاعران ، مثلاً پرداختن به صنایع و بدایع ادبی منهای روانی و شیرین کلام .

3-بسیاری از تذکره ها اشعار و مطالب تکراری و رونویسی شده ای دارند که از ارزش و اهمیّت آن کاسته است .

4-اهتمام به درج اشعار خوب و فراوان دوستان و آشنایان و نقل اشعار سست و بی مایۀ رقیبان و دشمنان . از اینرو بعضاً نمی توان برخی از تذکره ها را آئینۀ تمام نمای شعر یک دوره یا یک شاعر دانست .

بدیع الزّمان فروزانفر در این باره می گوید : « تذکره نویسان پای عقل را به زنجیر جنون افزای تقلید بسته و به دلیل بی بنیان شهرت یا برهان واهی اساس نقل  متمسّک شده هر چه نقل کنند، درست نیست . به نقل تذکره نویسان قدیم اعتماد نشاید کرد. » (7 ) نیز رشید یاسمی بر این نکته پا می فشارد که در تحقیق احوال شعرا و ادبا ، تذکره ها بدون عیب و نقص نیستند . ( 8 )

برخی صاحبان تذکره ها در بخش سرگذشت و شعر خودشان ، به اندازۀ یک دیوان شعر گنجانده اند . و کار را به جایی رسانده اند که طوفان هزار جریبی در حقّ آذر بیگدلی صاحب آتشکده چنین بگوید :

ز شعر خود در او بنوشت بسیار

سَقَط شد تذکره در زیر این بار ( 9 )

***

تقسیم بندی تذکره های فارسی

تذکره های فارسی به طور کلّی بر دو بخش است :

1-تذکره های عمومی

2-تذکره های خصوصی ( اختصاصی )
الف – تذکره های عمومی

به کتاب هایی اطلاق می شود که در بردارندۀ شرح احوال و اشعار شعرای پارسی زبان از کهن ترین روزگار تا زمان تألیف کتاب است ، مانند : مجمع الفصحاء ، هفت اقلیم و آتشکدۀ آذر .

ب – تذکره های خصوصی ( اختصاصی )

این کتاب ها نیز بنابر وظیفه ای که دارند به چهار دسته بخش می شوند :

1-عصری : اختصاص به شعرای دورۀ معیّنی دارند ، همچون : تذکرۀ میکدۀ : وامق یزدی و حدیقة الشّعرای دیوان بیگی که مربوط به شعرای عصر قاجار و تذکرۀ نصرآبادی و تحفۀ سامی که دربارۀ شعرای عهد صفوی است .

2-محلّی :اختصاص به شعرای یک مکان یا یک منطقه دارند ، همچون : تذکرۀ سخنوران یزد : اردشیر خاضع ، تذکرۀ شعرای خوانسار : یوسف بخشی و ...

3-موضوعی :ویژۀ موضوع معیّنی از شعر ، مانند : تذکره های پیمانه ( از احمد گلچین معانی ) و میخانه ( از فخر زمانی ) که آثار ساقی نامه سرایان است .

4-طبقاتی ( گروهی ) :ویژۀ گروه معیّنی از شعرا ، مانند : عرفا ، وزرا یا زنان ، مانند : زنان سخنور : مشیر سلیمی ، روضة السلاطین : فخری هروی ، ریاض العارفین : رضا قلی خان هدایت .

***

استاد احمد گلچین معانی در کتاب خود « تاریخ تذکره های فارسی » تذکره ها را کلّاً به سه دستۀ : عمومی ، عصری و اختصاصی تقسیم می کند .

***

 

پی نویس

1-فرهنگ لاروس ، عربی فارسی ؛ مترجم : حمید طبیبیان ، تهران : امیر کبیر ، 1363 ، ج 1 : 551. 2-لباب الالباب : سدیدالدّین محمّد عوفی ، به کوشش : سعید نفیسی ، تهران : علمی ؛ ابن سینا ، 1335 .

3-تذکره نویسی فارسی در هند و پاکستان : علیرضا نقوی ، تهران : علمی ، 1347 : 17 .

4-در اصل لبّ الالباب .

5-تذکرۀ نصرآبادی : محمّد طاهر نصرآبادی ، به کوشش : حسن وحید دستگردی ، تهران : فروغی ، چاپ سوم ، 1361 : 5 .

6-تاریخ ادبیّات در ایران ، تهران : فردوس ، 1370 ، ج 3/5 :1589 .

7-سخن و سخنوران : بدیع الزّمان فروزانفر ، تهران : خوارزمی ، چاپ دوم ، 1350 ، دیباچه : 10-11 با تخلیص .

8-تاریخ ادبیّات ایران : از آغاز عهد صفویه تا عصر حاضر ادوارد براون ، ترجمۀ غلامرضا رشید یاسمی ، تهران : بی نا ، 1316 ، دیباچۀ ص : الف .

9-تاریخ تذکره های فارسی : احمد گلچین معانی ، تهران : سنایی ، چاپ دوم ، 1363 ، ج 1 : 549 .

***

 دیگر منابع

ستوده ، غلامرضا :مرجع شناسی و روش تحقیق در ادبیّات فارسی ، تهران : سمت ، 1371 .

گلچین معانی ، احمد : تاریخ تذکره های فارسی ، تهران : سنایی ، چاپ دوم ، 1363 ، ج 1 و 2 .

ماهیار ، عبّاس :مرجع شناسی ادبی و روش تحقیق ، تهران : قطره ، 1375 : 156-144 .

وامق یزدی ، محمّد علی : تذکرۀ میکده ، به کوشش : حسین مسرّت ، تهران : ما ، 1371 .

یوسفی ، حسینعلی :آشنایی با روش تحقیق و مرجع شناسی ، مشهد : مرندیز ، 1375 .

***

نیز بنگرید :

هامیلتون ، گیب :کتب تذکره در اسلام ، ترجمه : میرحسین شاه ، مجلّۀ ادب ، ج 13 ، ش 1-2 ( سرطان 1344 ) : 61-55 .

مرتضوی ، منوچهر :دیباچه بر تذکرۀ روضة  السلاطین : فخری هروی ، به کوشش : عبدالرّسول خیّامپور ، تبریز : [ مؤسّسۀ تاریخ و فرهنگ ایران ] ، 1345 .

محجوب ، محمّد جعفر :نقد تاریخ تذکره های فارسی ، راهنمای کتاب ، س 13 ، ش 7-5 ( مرداد-مهر 1349 ) و ش 8 و 9 ( آبان – آذر 1349 ) .

 


1-در زبان انگلیسی بدین گونه کتاب ها ( = زندگی نامه ) Biography  گویند .

2-محمود هدایت می نویسد : « یک تذکرۀ کامل، جایگزین یک کتابخانه از بهترین آثار ادبی است ( گلزار جاویدان، ج 1 :4 ).

 

*تذکرۀ میکده، ویرایش دوم، همان: 136 – 115

کاریز یزد...
ما را در سایت کاریز یزد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karizyazda بازدید : 187 تاريخ : دوشنبه 18 آذر 1398 ساعت: 21:40