حسین مسرت
تاريخ يزد: جعفر بن محمّد جعفري، به كوشش: ايرج افشار، تهران: بنگاه ترجمه و نشر كتاب، چاپ دوم، 1341، رقعي، سيزده+ 255ص.
دربارة معرّفي و نقد كتاب نامبرده، چهارتن از استادان برجستة ادب و تاريخ ايران به ترتيب: ذبيحالله صفا[2]، محمّدابراهيم باستانی پاريزي[3]، محمّدجعفر محجوب و منوچهر ستوده[4]، گفتارهاي ارزندهاي را به نگارش درآورده كه ديگر جاي هيچ سخني را باقي نگذاشتهاند. اما از آنجاكه ممكن است خوانندگان گرامي به گفتارهاي نامبردگان دسترسي نداشته باشند، گلچيني از نوشتههاي آنان ميآيد:
«جعفر بن محمّد بن حسن جعفري (اسم و نسب او را جعفر بن حسن بن حسين هم نوشتهاند.[5]) از مورّخان سدة نهم هجري است كه با شاهرخ تيموري (850-807 ق) همزمان بوده است. وي كتابي در تاريخ عمومي عالم نوشت به نام تاريخ كبير از خلقت تا رويدادههاي سال 840 هـ و كتابي ديگر دارد به نام تاريخ يزد كه به نثري درست و ساده روان است و مؤلّف، آن را به نام شاهرخ درآورد. اين كتاب از حيث اشتمال بر اطّلاعات گوناگون تاريخي و جغرافيايي و وضع اجتماعي و
مدرسهها و مسجدها و بزرگان يزد و همانند اينها بسيار شايستة نگرش است.»[6]
دكتر صفا سپس گوشههايي از كتاب نامبرده را آورده و با نوشتن زيرنويسهايي به روشن نمودن برخي واژهها و نامها و رويدادهاي آمده در تاريخ يزد ميپردازد.
نسخة خطّي «تاريخ كبير» در كتابخانة لنينگراد مسكو و نسخة خطّي ديگر كتاب جعفري به نام «تاريخ واسط» در شهر كلكته جاي دارد.
تاريخ يزد، «نخستين كتابي است كه در باب يزد و اخبار آن در قرن نهم هجري صورت تأليف پذيرفته و مآخذ كتب ديگري بوده است كه در قرون بعد راجع به اين شهر نوشتهاند.» (پيشگفتارتاريخ يزد: نه).
آقاي باستاني بر اين باور است: «دربارة ارزش تحقيقي و علمي كتاب بايد گفت كه اين متن نيز مانند بسياري از متون قديمي براساس روش دقيق تنظيم نيافته و همان نواقصي را دارد كه ساير كتب تاريخي ما از قبيل نقل افسانهها و روايات بيپا به عنوان تاريخ دارد.»
ايشان دربارة واژة كثه مينويسد: «بايد احتمال داد كه اين كثه با ريشة لغت كت و كد كه در بسياري از اسامي امكنة قديم ديده ميشود و معني مكان و جا را ميدهد، مربوط باشد».
همچنين: «كلمات محلّي زيباي بسيار در آن هست كه شايد در ساير جاها مرسوم نباشد: داربند= چوببست موْ و انگور، سرابُستان= خانهاي كه باغچه دارد، پيشگاه= سردر خانه، شُترخان= نوعي كاروانسرا، دربندان= محاصرة شهر و بستن دروازهها، كِشخوان= كشتزار» و نيز: «در ذكر مزارات مثل كتب مشابه، طبعاً اغراقها و ذكر عجايب و خوارق عادات را مفصّلاً دارد». «توضيحات مصحّح، واقعاً ارزش كتاب را بسيـار بالا ميبرد. اين توضـيحات با روش دقيق كتابشـناسي و بر اصـول تحقـيقات
امروزي تنظيم شده است».
كتاب داراي ده بهره (فصل) به قرار زير است:
1- داستان اسكندر و بناي كثه، 2- پادشاهان ساساني و ساختنِ كثه را به شهر يزد، 3- بناهايي كه در زمان بنياميّه، بنيعبّاس، ابومسلم، يعقوب ليث و آل سبكتگين شده، 4- دادن فرمانروايي يزد از سوي طغرل به علاءالدّوله گرشاسب بن فرامرز، 5- اتابكان و بناهايشان در يزد، 6- پادشاهان خاندان مظفّر و ساختن بارو و خندق يزد، 7- بناهايي كه در زمان تيمور و شاهرخ در يزد ساخته شده، 8- مسجدها، مدرسهها، آرامگاههاي علما و مشايخ يزد، 9- باغستانهاي يزد، 10- كاريزهاي درون و برون يزد و بانيان آن.
فهرست تعليقات، فهرست مآخذ و مدارك، نام كسان، نام جایها، اقوام و سلسلهها و كتابها.
محمّد محجوب پس از ديباچهاي كه دربارة گونهگوني تاريخهاي ايران و سودمنديهاي تاريخهاي بومي در جهت تدوين تاريخ كلّي ايران دارد، مينويسد:
«ناگفته پيداست كه در اين فصلها بسيار اطّلاعات جالب توجّه و دست اوّل وجود دارد كه برای اهل تحقيق مورد كمال استفاده است». «مصحّح محترم، علاوه بر پيراستن متن كتاب از غلطها، تا حدّ مقدور در توضيحات و تعليقات كتاب كوشيده است و در نتيجه، كتاب به صورتي در آمده است، كه خواننده براي مطالعة آن به هيچ مآخذ ديگري نيازمند نيست».
پس از آن، محجوب دربارة اشتباههاي نويسنده، نكاتي تاريخي را يادآور ميشود كه ميبايست حتماً مورد توجّه آقاي افشار و ديگر خوانندگان كتاب قرار گيرد: «بنابراين، هنوز حتّي نخستين عمارت يزد بنا نشده است، امّا متن فصل با اين عبارت آغاز ميشود: چون دولتِ سلاطين يزد، بالايي گرفت و اردشيرِ بابك، تمام روي زمين در تصرّف آورد و از اطراف عالم، مال مقرّري به درگاه داراب ميآورند و پادشاه روم فيلقوس يوناني وفات كرد و اسكندر ممالك در تصرّف آورد، مالي كه هرسال فيلقوس به شاه داراب ميفرستاد، امتناع نمود و نفرستاد (ص7).
اوّلاً هنوز يزدي بنا نشده بوده است تا دولت سلاطين آن بالايي بگيرد. ثانياً اگر مراد از اردشير بابك مؤسّس سلسلة ساساني است، قرنها پس از ظهور اسكندر و جهانگشايي وي ميزيسته است، زيرا بين اسكندر و ساسانيان، دو سلسله، يعني سلوكيدها و اشكانيان فرمانروايي كردهاند و تنها دوران سلطنت اشكانيان، بيش از چهار قرن به طول انجاميده و از دوران پنجم، آخرين پادشاه اين سلسله به دست اردشير بابكان مغلوب شده است. ثالثاً اگر اردشير بابك تمام روي زمين را در تصرّف آورده است، اين مطلب چه ارتباطي به داراب كه بنا به روايتهاي داستاني، آخرين پادشاه سلسلة كيان و بر طبق تاريخ، آخرين پادشاه هخامنشي بوده است، دارد. رابعاً- فليقوس يوناني يا بهتر بگوييم فيليپ مقدوني چه ارتباطي به كشور روم كه مدّتها بعد از آن تأسيس شده دارد؟»
منوچهر ستوده پس از برشمردن نكات سودمند كتاب مينويسد:
«در اين كتاب، اشعار زيادي از شرفالدّين علي يزدي، صاحب ظفرنامه و مولانا شرفالدّين يعقوب قاضي و امامي هروي و جعفري مؤلّف كتاب در توصيف مادّة تاريخ بناها آمده است. شايد بعضي از اين اشعار را غير از اين كتاب، در جاي ديگر نتوان يافت.
لغات و مفردات و گاهي اصطلاحات فنّي معماري و آبياري كه در اين كتاب به چشم ميخورد، ارزش فراواني دارد، پارهاي از اين لغات فقط در این كتاب آمده است و در ساير متون ذكري از آنها نشده است از آن ميان ميتوان لغات زير را ذكر كرد:
پاياب، تيمچه، بارگير، طَنبي، خرپُشته، كاگِل، قلتين، كاشي تراشيده، تيم، شاهبان، قناتخانه، شاهنِشين (در مورد حمّام)، چاه خانه، جام (در مورد شيشه)، حانوت، پاپوش، كجينه، شَعرباف، قنّادخانه (=قنادي)، ميهمانخانه، جماعتخانه (در مورد مسجد)، غالي (قالي)، پايه (=پله)، پيش نما فيروزه كاري، منارة دو قفسه، درپوش، پالودة نباتي، بازار دو رويه، خان (= كاروانسرا)، پنجره (نرده)، پايافزار، ميانبند، شو (su=آهار)، شومالي sumâli، يوزبان، نوش، هَريسه، لَرد، داه).
در پايان اين مقالات، نويسندگان، كوششهاي ایرج افشار را در آرايش، پيرايش، ويرايش و دور داشتنش از نابودي ستودهاند.
ایرج افشار در بخش توضيحات، آگاهيهاي بايسته دربارة سلسلهها و فرمانروايان يزد و خاندان آنان به دست ميدهد، در زير هر اسم ناآشنا، غيراز توضيح، نشاني چند كتاب را در دسترس خوانندة پيگير ميگذارد. تاريخچة بناها را بهتر ميشكافد و سپس براي نخستين بار تا آن زمان ، كتابْ شناختي كتابهاي تاريخي يزد را تا سال 1338 ش دست خواننده ميدهد كه بعدها كاملتر آن را در پيشگفتار يادِگارهاي يزد مييابيم، نيز دربارة واژههايي چون: زندان اسكندر، بارگين، باروي يزد، كثه، فلوري و شومالي توضيحاتي سودمند را با ذكر منابعي ميدهد.
چون اخيراً انتشارات علمي و فرهنگي (بنگاه ترجمه و نشر كتاب سابق) دست به كار تجديد چاپ آثار ناياب خود شده، بايسته است اين كتاب را نيز در شمار كتابهاي ناياب قرار دهد و از سرگرداني اهل پژوهش بكاهد.* يادآوری شود معرّفي جامع همراه با توضيحات بايسته در كتاب ادبيّات فارسي اثر استوري دربارة اين كتاب ديده ميشود.[7]
[1]. ويرايش نخست: نداي يزد، س4، ش141 (20/4/67): 2.
[2]. گنجينة سخن، تهران: ققنوس، چاپ چهارم، 1363، ج 6: 17-9.
[3]. يغماس13، ش8 (1339): 411-409.
[4]. سخن س11، ش1 (ارديبشهت39): 126-121.
[5]. بنگريد: تاريخ نظم و نثر در ايران و در زبان فارسي: سعيد نفيسي، تهران، فروغي، چاپ دوم، 1344، ج 1: 253.
[6]. گنجينة سخن، همان: 9. دربارة او بجز از مآخذ مذكور، بنگريد به ديباچة تاريخ يزد، به كوشش: ايرج افشار، تهران 1338.
*. خوشبختانه کتاب در سال 1387 به چاپ جدید رسیده است.
[7]. ادبيات فارسي بر مبناي تأليف استوري ترجمه: يو. ا.برگل ترجمه: يحيي آرينپور و ديگران، تحرير: احمدمنزوي، تهران: مؤسّسة مطالعات و تحقيقات فرهنگي، 1362، ج2: 511- 508.
کاریز یزد...
ما را در سایت کاریز یزد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : karizyazda بازدید : 167 تاريخ : چهارشنبه 1 آبان 1398 ساعت: 16:31