بـرج‌های خاموشی (1)

ساخت وبلاگ


دَخمه‌های زردشـتیان یزد*

حسین مسرّت

مرا دَخمه در شهر ایران کنید

به ری کاخِ بَهرام ویران کنید

فردوسی

پیش‌درآمد

«دخمه» در صحاح الفُرس، برهان قاطع و غیاث اللغات به چم(معنی): «گورخانۀ گبران» است. در حاشیۀ برهان آمده: «گورستان مُغان و خانۀ بی‌در» باشد. در شرف نامۀ منیری گفته می‌شود: «جایگاهی که مرّبع شکافته باشند و زیر آن پوشش سَغ کرده و نردبان در آن نهاده، چون گبران بمیرند، تابوت سازند و در آن نهند.» «اوبهی» از آن به نامِ «صندوق مُرده» در گورستان یاد می‌کند.

دخمۀ برخی از پادشاهان هخامنشی چون: داریوش اوّل و مانند او در نقش رستم، درون آرامگاه است. هر دخمه‌ای، دارای نگهبان بوده و جای آن را «دخمه‌دان» یا «دخمه‌گاه» یا «شهر مَقابر» می‌نامیدند.[1]

در برخی جاها همچون کرمان، برای آمدن به دخمه از نردبان سود می‌بردند که پس از برداشتن، دیگر کسی بدان جا دسترسی نداشته باشد.

***

هرمزدیار فَرخانی، دستیار موبد آتشکدۀ یزد چنین می‌گوید:

«دخمه‌گذاری در ایران و در آئین زردشت متداول نبوده و دلیل آن، دفن کورش است. حتّی زردشت پیامبر ما در بلخ، به خاک سپرده شده است و بیشتر در مواردی همچون: هنگامۀ سرایت برخی بیماری‌ها چون: وبا، حصبه و طاعون یا به گاه جنگ‌های خانمان‌سوزی چون یورش چنگیز مغول و تیمور به ایران که در برخی روزها تا بیست هزار نفر کشته می‌شدند و فرصت کفن‌ودفن نبوده و امکاناتی همچون سردخانه و مانند آن نبوده، مردگان را روی کوه‌های بلند شهر، کنار یکدیگر در دخمه می‌گذاردند تا لاشخورها گوشتشان را بخورند و سپس استخوان‌هایشان را در چاله‌ای که در میان این دخمه جای داشته، چال می‌کرده‌اند. بیشتر می‌توان گفت: دخمه، حالت گورهای گروهی در هنگام اضطراری را داشته که به هنگامۀ پیش آمد بیماری‌ها از برای گسترش نیافتن و انجام کارهای بهداشتی آن‌ها را بالای کوه‌ها و بیرون از شهر برده تا از بین بروند.

هم‌اکنون، در هند، برخی زردشتیان بر این باورند که چون نیاکانشان در ایران، مُردگان را در دخمه می‌گذارند تا لاشخورها آن‌ها را بخورند، آن‌ها هم مردگان خود را بالای کوهی می‌برند.»

«انجمن زردشتیان در سال‌های 1300 یزد گردی[2] [1310 خورشیدی] به بعد به فکر آرامگاه افتادند تا مردگان را در آنجا دفن کنند و از شرّ تعدّیات و بی‌احترامی‌های که به اموات می‌گردید، راحت گردند.»[3] ازاین‌رو آرامگاه انجمن زردشتیان یزد به سال 1344 خورشیدی گشایش یافت.[4]

عبدالعظیم پویا دراین‌باره نوشته است : «چون در آیین زردشتی، خاک، عنصری مقدّس و میّت را ناپاک می‌شمرده‌اند، برای اینکه خاک را آلوده نکنند، مرده را در دخمه می‌گذاشتند.»[5]

دخمه‌های استان یزد

دخمه، جایی است که زردشتیان، مردگان را بنا بر آیین‌ دینی خود در آن می‌نهادند و بیش از سی سال پیش که به دستور بهداشت و برای گسترش بهداشت همگانی به خاک‌سپاری در گورستان پرداخته‌اند، بهره بردن از آن رها شده است. دخمه‌هایی که در پیرامون یزد و آبادی‌های آن هست و نگاه‌ داشته می‌شود، بنا بر نوشتۀ رشید شهمردان چنین است:

دخمه‌های یزد

دخمۀ کهن یزد که نزدیک به بیست سال است [از تاریخ نگارش کتاب در سال 1346 خورشیدی] دیگر از آن بهره برده نمی‌شود.

دخمۀ مانُکجی لیمجی‌هاتریا* که در 1235 خورشیدی به هزینۀ انجمن اکابر صاحبان پارسی هند بناشده است.

دخمۀ گلستان، گشایش 1300 یزد گردی [1310 خورشیدی].

بیرون یزد

4- دخمۀ چم تفت، گشایش 1276 یزد گردی [1286 خورشیدی] کتیبه‌ای بدین نوشته بر بالای سردر آن جای دارد: «به نام خداوند آفریننده و آمرزنده. به همّت دهش پیشه، ارباب جمشید، پور آمرزش پناه بهمن، برای یادگاری روح شاد دینیار مرحوم شهریار منشی‌باشی، این بنای دادگاه، محلّ آسودگی زرتشتیان تفت و حوالی آنجا بنیاد شد. به مباشرت بهشتی روان، رستم دینیار و سرپرستی مرزبان ظهراب تفتی و استادی استاد بهمرد هرمزدیار مبارکه‌ای اتمام یافت. به تاریخ دادار اورمزد و آذر ماهه باستانی سنۀ 1276 یزد گردی. استاد مهربان اردشیر.»

5-‌ دخمۀ شریف‌آباد (اردکان) از سوی مانکجی لیمجی‌هاتریا در 1225 یزد گردی [1235 خورشیدی] گشایش یافت.

6-‌ دخمۀ انجمن شریف‌آباد، گشایش 1330 یزد گردی [1310 خورشیدی].

7- دخمۀ تُرک آباد (اردکان) سه دخمه. ولی بهره وری ندارد ، زیرا زردشتیان ازآنجا رخت بربسته‌اند. یکی از آن‌ها هنوز سالم و دومی به حال ویرانه است.[6]

8- «آثار یک دخمۀ بسیار کهنه در پلنگ‌کوه، نزدیک مهریز موجود است که گویای سکونت زردشتیان در سده‌های بعد از اسلام در آنجاست.»[7]

9-«دخمۀ خرانق، تپّۀ گلی هم هست که آن را دخمۀ مجوس می‌دانند».[8]

همچنین خداداد خنجری، هموند درگذشتۀ هیئت‌رئیسۀ انجمن زردشتیان یزد می‌گفت: تُرک‌آباد، یک زمانی جایگاه موبدان بزرگ ایران بوده و آتشکدۀ یزد ازآنجاست. وی سه دخمۀ دیگر را نیز نام برد:

دخمۀ مخروبه به اندازۀ کم‌وبیش یک‌صد و پنجاه گز (متر) از دخمۀ شمارۀ یک (گلستان خانم).

دخمۀ باستانی بین دخمۀ یزد و چم تفت، نزدیک معدن سنگ (گزارش آن خواهد آمد).

دخمۀ اله ‌آباد رستاق، بالاتر از کارخانۀ گچ یزد. برای بهره وری زردشتیان رستاق بوده است.

[1]. برداشت از لغت‌نامۀ دهخدا، حرف د: 10498-10497.

[2]. سال یزدگردی با سال خورشیدی 10 سال تفاوت دارد؛ یعنی اکنون‌که سال 1391 خورشیدی است، با سال 1381 یزدگردی برابر می‌شود.

[3]. پرستشگاه زردشتیان، رشید شهمردان، بمبئی: سازمان جوانان زرتشتی، 1346: 253.

[4]. همان: 256.

[5]. یادداشت دست نویس 14/10/1365.

*. مانکجی، پسر هوشنگ هاتریا از بزرگان برجستۀ زرتشتی ایرانی‌تبار باشندۀ هندوستان است که در زمان ناصرالدّین شاه، سفری به ایران و یزد کرد و با پیگیری وی بسیاری از سختگیری‌هایی که بر زردشتیان می‌رفت برداشته و نیز برخی بناها ساخته شد.

[6]. پرستشگاه زردشتیان: رشید شهمردان، بمبئی: سازمان جوانان زرتشتی، 1346:266-265.

[7]. همان: 218.

[8]. سفرنامۀ صفاءالسّلطنۀ نائینی، به کوشش: محمّد گلبن، تهران: اطّلاعات، 1366: 48.

کاریز یزد...
ما را در سایت کاریز یزد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karizyazda بازدید : 21 تاريخ : سه شنبه 10 بهمن 1402 ساعت: 14:10