سفرنامهي تاجیکستان: حسین مسرّت، تهران: یزدا، 1400، وزیری، 226 ص.مصوّر.
درآمد بدون تردید، یکی از چهرههای پرتلاش فرهنگ امروز یزد که در کشور نیز نام و نشانی دارد، استاد حسین مسرّت است. او در طیّ بیش از سی سال فعالیت، بیش از 80 عنوان کتاب و 1000 مقاله به نگارش درآورده است.1 پژوهشگرانی که در این آثار تعمق کرده، آنها را از لحاظ موضوع و محتوا به شاخههایی تقسیم کردهاند که جامعترین آنها را میتوان از استاد سیدفرید قاسمی دانست.
این پژوهندهی لرستانی که به «حافظهی مطبوعات ایرانی»۲ نام بردار است، آثار مسرّت را در سه رده جای داده است: «یزدشناسی، کتابپژوهی و ادب کاوی».۳ آبانبارهای شهر یزد، دخمههای زرتشتیان یزد و یزد یادگار تاریخ از گروه اوّل؛ کتابشناسی رشیدالدّین میبدی، کتابشناسی فرّخی یزدی و کتابشناسی اخوان ثالث از گروه دوم؛ تصحیح تذکرهی میکده، پیشوای آزادی (زندگی و شعر فرّخی یزدی) و آذر یزدی، شیفتهی کتاب از گروه سوم به شمار میروند.۴
در این میان، یزدشناسی برای مسرّت جایگاه ویژهای داشته و سالهای متمادی در آن پژوهیده و کتاب و مقاله تألیف کرده است. به گفتهی دکتر اصغر دادبه، مسرّت «نمونهی یزدی پرکار و جدّی و سختکوشی است که به عشقِ بازشناسی تاریخ و تمدّن پربار یزد، عمری به پژوهندگی در یزد گذرانده و به سهم خود، داد شهر خود را از تاریخ ستانده است».۵ دامنهی تحقیقات او در این حوزه تا آنجا بوده که مجید جوادیانزاده، او را «هویّت یزدیها» نامیده است.۶
بهدرستی که این تعابیر، عینیّت یافتن پیشبینی شادروان ایرج افشار در خصوص اوست که ۳۲ سال پیش، گفته بود: «با وجود این جوان، من آیندهی روشنی برای تاریخ یزد میبینم».۷
استاد مسرّت، فعالیّتهای قلمی خود را در سال ۱۳۵۶ در روزنامهی اطلاعات آغاز کرده و پیگیرانه آن را ادامه داده است. نشریاتی مانند آینده، بخارا، هستی، کیهان فرهنگی، گوهران، شوکران، پاژ، ادبستان، آینهی پژوهش، آینهي میراث، جهان کتاب، گزارش و نشر دانش از جمله نشریاتی است که مقالات پرشماری از این پژوهشگر در آنها به چاپ رسیده است.۸
کارهای فرهنگی مسرّت منحصر به تألیف و نگارش نبوده و در عرصهی «پیشنهاد» نیز حرفهای قابل تأمّلی ارائه داده است. یکی از مهمترین پیشنهادهای او که خوشبختانه سالهاست جامهي عمل پوشیده، نامگذاری «هفتهی کتاب»۹ و دیگری که امید است روزی به عمل درآید، ایجاد سازمانی به نام «بنیاد حفظ آثار بزرگان» است؛ سازمانی که بتواند فیشها، یادداشتها، دستنوشتهها و آثار چاپنشدهی تلاشگران فرهنگی را نگهداری و زمینهی چاپ و نشر آنها را فراهم کند.۱۰
استاد مسرّت در شهریور ۱۳۳۹ در شهر یزد به دنیا آمده و در آن نیز ساکن است. پژوهش و نگارش، دغدغهی اصلی اوست و هر از گاهی اثری انتشار میدهد. تازهترین اثر مسرّت که موضوع این گفتار است، «سفرنامهی تاجیکستان» نام دارد. این سفرنامه شرح مشاهدات و تأمّلات ۵۶ روزهی او در شهر «دوشنبه» پایتخت این کشور آسیایی است.
مسرّت، البته در این مدّت، چندبار همراه با دوستان برای تفریح و دیدن آثار تاریخی از دوشنبه خارجشده است. او معمولاً یکشنبهها برای گردش به گردشگاه ورزاب واقع در سه فرسنگی دوشنبه(ص ۴۷) میرفته است. یکبار نیز از شهر کوچک حصار در چهار فرسنگی دوشنبه(ص ۸۱) و یکبار هم از شهرهای قبادیان و توس که به ترتیب در ۳۰ و ۳۳ فرسنگی پایتخت قرار دارند، دیدن کرده است.(ص ۸۵) او پس از دیدن این شهرها، برای اقامت نمانده و به دوشنبه بازگشته است.
۲- سفرنامهی تاجیکستان
بر اساس فهرست مطالب آنچه در این کتاب دیده میشود، عبارتاند از: دیباچه/ نوشتار / پیوستها/ بهرهوری از گویش یا زبان تاجیکی/ زبانزدهای تاجیکی/ واژهها و اصطلاحهای گسترده در تاجیکستان/ فرّخی، شاعر مبارز ایران/ نگارهها/ کارنامهی آثار نویسنده (ص۷)
یادآوری: شمارهای که در کنار هر یک از این بخشها میآید، از نگارندهی مقاله است و برای تمایز آنها درج شده است.
۱-۲- دیباچه
بهتصریح نویسنده، «سفرنامهي تاجیکستان» حاصل سفر او در بهار ۱۳۸۳ (۲۰۰۴ میلادی) برای اخذ مدرک دکترای زبان و ادبیّات فارسی بوده که بعد از ۱۷ سال به چاپ رفته است. مسرّت در این سفر، تنها نبوده و دوست و شاعر همشهریاش، غلامرضا محمّدی (متخلص به کویر) نیز او را همراهی کرده است. سفر آنها برای گذراندن دورهي دکترای زبان و ادبیّات فارسی در انستیتو شرقشناسی و میراث خطّی آکادمی علوم تاجیکستان صورت گرفته است. نویسنده پیش از رفتن به این کشور برای آنکه دچار هیچگونه پیشداوری نشود، از خواندن هر نوع منبع و مأخذ دربارهي تاجیکستان خودداری کرده و خالیالذهن به سفر رفته است.
او در مدّت اقامت، با چهرههای سرشناسی دیدار و گفتوگو داشته که هماکنون برخی از آنها مانند دکتر کمالالدّین عینی، دکتر ظاهر احراری، دکتر مهین بانو ممدوا، پرفسور سید محیالدّین اف و دکتر خورشیده آتاناوا روی در خاک کشیدهاند.
شایان ذکر است که «سفرنامهی تاجیکستان» را پیش از چاپ کسانی از جمله غلامرضا محمدی خوانده و نکاتی را به نویسنده یادآور شدهاند (ص۱۱-۹).
۲-۲- نوشتار سفرنامه
عزیمت مسرّت به تاجیکستان از ۱۹ اردیبهشت سال ۱۳۸۳ آغازشده و تا ۱۳ تیر همان سال ادامه یافته است. او در این مدّت با غلامرضا محمّدی در یک خانهي استیجاری که در حوالی فرودگاه «دوشنبه» قرار داشته، زندگی کرده است. اقامت ۵۶ روزهي وی با تصاویر و رویدادهای گوناگونی همراه بوده که آنها را میتوان در دو دستهي زیبا و نازیبا به تماشا نشست.
الف) تصاویر زیبا
برخی از صحنههای زیبا و رویدادهای خوشایندی که نویسنده با آنها مواجه شده، به شرح زیر است:
۱- عادتهای خوب غذایی
عادتهایی مانند خوردن چای سبز(ص ۱۷)، نخوردن آب یخ(ص ۱۵۴)، پختن بیشتر غذاها بهجای سرخ کردن آنها (ص ۷۷)، همچنین نخوردن قند و شکر (ص ۸۰) از جملهي عادات پسندیدهی مردم تاجیکستان است که مسرّت بارها آنها را مشاهده کرده است. بهزعم وی رعایت این نکتهها موجب تندرستی مردم این کشور شده و آنها را از بسیاری بیماریها دور داشته است.
۲- آزادی احزاب و قومیّتها
در کنار قوم تاجیک که ۷۰ درصد جمعیّت ششمیلیونی این کشور را تشکیل میدهد(ص۴۰)، چهارده گروه قومی دیگر همچون ازبکها، روسها، قرقیزها و… نیز زندگی میکنند(ص ۵۵). جالب آنکه همهي این اقوام از یک مذهب تبعیّت نمیکنند و میان آنها سنّی، شیعه، مسیحی و حتّا زرتشتی نیز وجود دارد(ص۳۸).
افزون بر این تنوّع دینی و نژادی و زبانی، فعالیّت سیاسی نیز در آنجا به شرطی که از «خطّ قرمز» عبور نشود، آزاد است. نبود محدودیّت پوشش و وجود مکانهایی چون دکّههای فروش مشروبات الکلی و باشگاههای تفریحی از دیگر آزادیهای رایج در این کشور است که افراد زیادی بهویژه جوانان را به خود سرگرم داشته است(ص۳۰،۵۵،۵۸،۵۹).
۳- رفتارهای اجتماعی پسندیده
از جمله صحنههایی که مسرّت بارها آن را دیده و به تحسین واداشته، رفتارهای اجتماعی پسندیدهی مردم دوشنبه است. خشمگین و عصبی نبودن آنها(ص ۳۰)، با صبر و خوشرویی نشانی جایی را گفتن(ص ۳۰)، صندلی خود را در اتوبوس به افراد ناتوان سپردن(ص ۳۰)، مهربانی زائدالوصف کتابداران با مراجعان(ص ۵۱)، پخت مطلوب نان و دور نریختن آن(ص ۷۴)، احترام ویژهی رانندگان برای عابران پیاده(ص ۷۹) و مهماننوازی حتّا برای غریبهها(ص ۸۶)، از جمله چنین رفتارهای اجتماعی پسندیده است. در کنار زیبایی شهر و منش نیکوی همسفر مسرّت(غلامرضا محمّدی) همین خوبیهای مردم دوشنبه است که آنجا را با همهی دوریها و سختیها برای وی تابآور میکند (ص ۶۸).
۴- پاسداشت مفاخر فرهنگی
در بین دولت و مردم تاجیکستان، بزرگان فرهنگ هیچگاه از یاد نرفته و هماره از ارج و احترام برخوردار بودهاند. آنها به شیوههای مختلفی یاد این بزرگان را گرامی داشته و قدرشناسی خود را نشان میدهند. تبدیل کردن خانهی آنها به موزه(ص ۱۹) و نامگذاری بسیاری میدانها و خیابانها به نام آنها(ص ۳۹) از جملهي این ارجگذاریهاست. هم چنین برای آنها آرامگاهی ویژه در بوستانی ۲۱ هکتاری ترتیب داده و بر مزارشان تندیسهایی که با هنرمندی پرداختشده، نصبکردهاند(ص۶۳-۶۲).
احترام به مفاخر و بزرگان فرهنگ، تنها به درگذشتگان اختصاص نداشته و زندگان نیز آن را داشتهاند. برای مثال اجارهي ساختمان اتفاق(اتحادیه) نویسندگان برای آنها رایگان است و حتا بابت برگزاری آیینی چون سور و عزا میتوانند از آن بهرهمند شوند(ص ۱۱۶).
۵- امنیّت اجتماعی فراگیر
یکی از صحنههای خوشایندی که مسرّت پیوسته با آن روبهرو بوده، آرامش و امنیّت بوده است. این آرامش تنها در حضور پلیس نبوده و بدون پلیس هم نمود داشته است(ص ۸۹). بیترسی و آرامش دوشنبه زمانی ارزش مضاعف مییابد که فراموش نکنیم آنجا گسترهی زندگی گروههای قومی و مذهبی و حتّا سیاسی مختلف بوده و به یک گروه خاص، تعلق نداشته است.
مسرّت با آنکه در یکی از شهرهای پرامنیّت ایران(یزد) زندگی کرده و این نیاز حیاتی آدمی را کاملاً دریافته، امنیّت اجتماعی دوشنبه را در حدّی مشاهده کرده که اگر در نیمههای شب، زن یا کودکی در خیابانهای آنجا عبور کند، در امان است و خطری او را تهدید نمیکند(ص ۸۹).جالب اینکه او در طیّ روزهای اقامت در دوشنبه که گاه با گردشهای شبانه همراه میشده، حتّا از یک مورد سرقت و دعوای خیابانی سخن نگفته و شاهدی برای نبود امنیّت نیاورده است(ص۶۵،۶۶،۱۰۴،۱۲۱،۱۴۰).
ناگفته پیداست که چنین آرامش و امنیّتی صرفاً ماحصل تدابیر دولت نبوده و مردم نیز با رعایت رسم و آیین شهروندی در حصول آن سهیم بودهاند.
۶- ارج نهادن به کتاب و کتابخوانی
بهرغم مشکلات اقتصادی فراوانی که در این کشور وجود داشته، کتاب و کتابخوانی به وادی فراموشی سپرده نشده و از جایگاه ممتازی برخوردار است. این جایگاه به صورتهایی چون استقبال از کتابخانه، نگهداری نسخههای خطّی و حضور نمادین در پرچم کشور خود را نشان داده است.
مسرّت در بازدید از بزرگترین کتابخانهی تاجیکستان(کتابخانهی فردوسی) درمییابد که روزانه حدود ۱۵۰۰ نفر به آن مراجعه میکنند و از کتابهای آن جا بهره میبرند(ص ۲۵). گویا این تعداد نسبت به گذشته که به نظر میرسد پیش از وقوع جنگهای داخلی بوده، کمتر شده، چون کتابدار از وضعیّت فعلی آن گلایه داشته است(ص ۵۸). همچنین در این کشور، نسخههای خطّی پرشماری وجود دارد که به گفتهي مدیر گروه زبانشناسی تاجیکستان، «مذهب شاه» تعداد آنها از برگهای درختانی که در نوروز میروید، فزونی دارد(ص ۳۷). اهمیّت کتاب به درفش ملّی تاجیکستان نیز راه یافته و یکی از مفاهیم نمادهای هفتگانهی آن به شمار می رود. هریک از این نمادها تصویر یک ستاره است و در میانهی پرچم جای گرفته است.
ادامه دارد…
*دبیر بازنشستهی زبان و ادبیات فارسی
پینویسها:
۱-گفتوگوی تلفنی نگارنده با حسین مسرّت در تاریخ ۱۱/۴/۱۴۰۱٫
۲- سیدفرید قاسمی، ویکیپدیا، دانشنامهی آزاد، تاریخ مراجعه: ۲۸/۳/۱۴۰۱٫
۳- همو،«کتاب کاو پژوهنده»، یزد و یزدیها (ویژهنامهی استاد حسین مسرّت)، سال۱۳، شمارهی۵۳، مرداد و شهریور۱۴۰۰،ص ۳۸٫
۴- «کارنامهی آثار حسین مسرّت»، همان، صص ۱۰۴-۹۹٫
۵- اصغر دادبه، «یزدانهی مسرّت»، همان، ص ۱۵٫
۶- مجید جوادیانزاده، «کاریز جوشان فرهنگ»، همان، صص ۳۴-۳۳٫
۷- کارنامهی سیسالهي حسین مسرّت، واحد پژوهش نشر مهرگردان، تهران، مهرگردان، ۱۳۹۴، ص ۱۲٫
۸- علیاکبر جعفری ندوشن، «کارنامهي فرهنگی و ادبی حسین مسرّت»، یزد و یزدیها، ص ۷٫
۹- حسین مسرّت، «روز یا هفتهای را به کتاب اختصاص دهیم»، روزنامهي اطلاعات، شمارهي ۱۸۲۰۸، ۸ تیر ۱۳۶۶، ص ۱۵٫
۱۰- همو، «بنیاد حفظ آثار بزرگان»، یزد و یزدیها، صص ۹۲-۹۱٫
نویسنده : مرتضی یاوریان(بارمان)* | سرچشمه : سیمره630و631 (21 و 30 تیرماه401)
کاریز یزد...
ما را در سایت کاریز یزد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : karizyazda بازدید : 45 تاريخ : شنبه 11 شهريور 1402 ساعت: 19:08