حسین مسرّت
شعر قند و عسل یا حکایت پشّه و زنبور عسل و گاو
اصل قصّه برگرفته از داستان کوتاه گاو و زنبور و عسل و پشّه، مندرج در کتاب اسرار نیکبختی اثر س. م ماردن و ترجمة ابوالقاسم پاینده است که آذر آن را در سال 1345 ش منظوم نموده و یا به گفتة خودش «داستان را ایرانی کرده است» (120) آذر در این مجموعه با زبانی ساده و از قول حیوانات به روایت مسائل اجتماعی و انتقادی درون جامعه با زبانی طنز سخن گفته است. (121)
آذر میگوید: «الهامبخش این شعر، همان روابطی بود که با امیرکبیر داشتم. به نظر من قضاوتی که دربارة من شد، "قضاوت گاوی" بود. یعنی آنجا که گاو میگوید: اگر میشود با دو تا گل، عسل ساخت، من که ده من علف میخوردم، عسلم کو؟.» (122)
دربارة این کتاب، شکرانه مینویسد: «شعر (قند و عسل...) جملةکوچک، سونات زندگی مهدی آذر یزدی است؛ نویسندهای که در شهری نه چندان بزرگ زندگی میکند، هنوز زنده است و قطعاتی نوشته است که جملات کوچک امّا تکان دهندهای دارد. همانگونه که انتشار شعر (قند و عسل) تکانها و پیامدهایی برای آذر داشت.» (123)
سعید نفیسی دربارة این کتاب، مقالهای در راهنمای کتاب چاپ کرد و سیّدمحمّدعلی جمالزاده در گفتاری طولانی در 26 صفحه به ستایش از آن پرداخت و در راهنمای کتاب چاپ شد. این گفتار در چاپهای بعدی همراه این کتاب چاپ شد. و به گفتة آذر، جمالزاده «نخستین کسی بود که مرا تشویق کرد.»(124)
قصّههای ساده
این مجموعه، حاصل سفر آذر به شیراز است که در سال
1354 ش به سفارش کمیتة ملّی پیکار با بیسوادی، داستانهای فالگیر و خاله گوهر را برای سوادآموزان نوشت و در همان سال چاپ شد. آذر در سال 1363 ش آن را با سه قصّة دیگر یک جا چاپ کرد و به گفتة شکرانه: «همة این قصّهها روایتی زنده از زندگی است. او در این قصّهها با سادگیش حضور دارد. راوی بخشی از زندگی خود است.» (125)
مثنوی بچّة خوب
این مثنوی را که آذر بسیار دوست دارد، انتشارات اشرفی نخستین بار در سال 1351 ش همزمان با روز جهانی کودک چاپ کرد. (126) و بنا به نوشتة شکرانه: «این مثنوی نیز مانند مثنوی مولوی، ششگانه است و مجموعهای است از باورها، و دیدگاههای اخلاقی و اجتماعی آذر دربارة "بچّه خوب"، رگههایی از تجربیّات آذر و کودکی او در این کتاب دیده میشود که تا بزرگی ادامه پیدا میکند. در این مثنوی، آذر با ظرافتی خاص، خودش را سروده و از نیکیها و خوبیها یاد کرده است. ردّپای این نگاه و اندیشه در تکنگاریها و قصّههای منفرد او چون: "گربة تنبل" و "گربة ناقلا" ادامه پیدا میکند.»(127)
آذر در این منظومة تعلیمی با آوردن برخی حکایات و داستانها، صفات بچّة خوب را برای کودکان و نوجوانان نمایانده است. (128)
مثنوی معنوی
این کتاب را که نسبت به دیگر آثار آذر متفاوت است، در سال 1371 ش، به وسیلة نشر پژوهش چاپ شد و چنانکه خود هم گفته: «نزدیک به دوسال روی مثنویکارکردم و از نتیجة حاصل، راضیامکه هم یادگاری شدو همخوب ازکار درآمد.»(129) آذر، تدوین این کتاب را از ناشر به شرطی پذیرفته است که کسی در کارش دخالت نکند و او در کمال آزادی کتاب را تدوین کند. خود میگوید: «اوّل، تمام چاپهای مختلف مثنوی را که وجود داشت خریدم. بیست سی نوع بود؛ اعم از چاپ ایران و چاپ خارج از ایران. بعد تمام کتابهایی را که دربارة مولوی و مثنوی تا آن روز چاپ شده بود. جمع کردم که 52 عنوان شد و در آخر کتاب، فهرست آنها را آوردم. در ابتدا همة آنچه را که دیگران دربارة مولوی و مثنوی نوشته بودند، خواندم. میخواستم ببینم آنها چه کردهاند. و چه طور متن را تصحیح کردهاند. چه طور از کار هم انتقاد کردهاند و چه اشتباهاتی دیدهاند و چه ایرادهایی گرفتهاند. بعد از آن، متن مثنوی را خواندم و دیدم که پُر از اشتباه است. حتّی آن چاپ لیدن (هلند) را که نیکلسون تصحیح کرده، خواندم و در آن هم غلط های زیاد دیدم. من تصمیم گرفتم مثنوی را از همة این غلطها پاک کنم و همین کار را هم کردم. بعد هم اشتباهاتی را که پیدا کرده بودم. یادآوری کردم که همین باعث دردسرم شد.» (130)
کتاب، مقدّمهای جامع دربارة زندگی، آثار و افکار مولوی و مؤخّرهای جامع شامل فهرستهای راهگشایانة چندی همراه با کتابشناسی مثنوی آورده است و شکرانه دربارة آن نوشته است:
«مثنوی تصحیح آذر که در مقدّمة آن خود را نمونهخوان مطبعی کتاب معرّفی کرده است و چه عاشقانه فروتنی او به چشم میآید. مثنوی کامل و خواندنی است و ضمائم و پیوستها و معرّفی 54 کتاب دربارة مولانا و مثنوی... است، عاشقان ادب و عرفان ایران را به دنبال کلام این عارف کامل میکشاند.
چاپ این مثنوی باعث نقدهایی در بین اهل ادب شد که بازتابی در مجلاّت ایرانشناسی چاپ آمریکا و نشر دانش داشت.(131) اکنون چاپ دهم این کتاب در دسترس مولویپژوهان است.
عاشق کتاب و بخاری کاغذی
این کتاب که پس از درگذشت آذر، به وسیلة فصلنامة جهان کتاب در سال 1389 ش چاپ شده، در بردارندة گفتارهای او در حوزة کتاب، نشر، کتابشناسی، بزرگان حوزة نشر و تألیف و یادبودههای او با عنوان: «خاطرات کتابی» است که نکاتی ناب، ناگفته و بس ارزنده را در زمینة تاریخ نشر در ایران بازگویی شده است. این گفتارها پیشتر در شمارههای گوناگون سال نخست ماهنامة جهان کتاب چاپ شده بود.
گربة ناقلا و گربة تنبل
این دو داستان را آذر برخلاف داستانهای دیگرش برای کودکان گروه سنّی الف نوشته است و هر دو، داستانی خواندنی در چگونگی نوشتن آن وجود دارد که آذر بیان میدارد: «کتاب گربة ناقلا ماجرایی دارد. در یک مجلّة انگلیسی، برخوردم به داستانی که نقّاشیهای جالب داشت. اسم نویسندة داستان یادم نیست. من هم انگلیسی نمیدانم. فقط تصویرهای داستان را تماشا کردم و محتوای مطلب را فهمیدم. بر اساس آن، داستان گربة ناقلا را نوشتم. سالهای 40-41 بود و انتشارات خزر در تهران از من کتاب کودکان میخواست. آن زمان مجموعة قصّههای خوب را همه دیده بودند و از من کتاب میخواستند. گربة ناقلا را به این انتشارات دادم. آن را چاپ کردند و در عوض حقّالتألیف، صد نسخه از کتاب را به من دادند.» (132)
آذر در گفتگو با نگارنده بیان میداشت: قصّة دیگری قرار
است با نام: «گربة بازیگوش» بنویسد و تصمیم دارد که داستان آنها را در کتابی یگانه با نام: «سه گربه» چاپ کند. قرار است داستانهای گربة ناقلا و گربة تنبل را انتشارات اندیشمندان یزد در سال 1397 چاپ کند.
کاریز یزد...
ما را در سایت کاریز یزد دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : karizyazda بازدید : 201 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 23:18