خُلد بَرین یزد* (2)

ساخت وبلاگ


حسین مسرّت

«جمشید امانت که از جستجوی ما آگاه شده بود و دنبال فرصت می­گشت، مستقیماً به حاجی سیّد محمّدباقر مدرّس مراجعه [کرد] و پیشنهاد زمین فعلی را داد. متأسّفانه این هم مشکل ثبتی داشت... تا اینکه مرحوم عسکریه به‌قول‌معروف این ریسک را پذیرفت و در صورت‌مجلس تفکیکی داشت: "که من چون آباء و اجداداً یزدی هستم و می‌دانم این موضوع چقدر برای یزد ضروری است، به مسئولیّت خود در محلّی که معترض ندارد، بدون قید باقی‌مانده 9 میلیون متر مربّع در وسط این ملک مجزا می­کنم...

زمین مزبور را متری 5/2 ریال مرحوم رسولیان از جمشید امانت خرید. سند آن در دفترخانۀ شمارۀ 10 یزد به سردفتری آ [قا] شیخ عبدالصّالح صالحی تنظیم شد. موضوعی که واقعاً باید می‌شد و نشد این‌که در موقع انتقال سند و تنظیم وقف‌نامه، چون خرج محضر زیاد می­شد، می­بایست که جمشید امانت به اسم رسولیان سند بزند و بعداً وقف­‌نامه نوشته شود! بنا به پیشنهاد آقای شیخ عبدالصّالح گفت: "بگذارید سند را که به نام جمشید است و پولش را هم گرفته و وقف­نامه را مستقیماً به جمشید واگذار و همین وقف­نامه را خود جمشید امضاء کند. من و مرحوم رسولیان در دفترخانه و این موضوع بدون خبر و دخالت آقای حاجی سیّد محمّدباقر انجام شد. مرحوم رسولیان که واقعاً برای رضای خدا کار می‌کردند، پذیرفت. منتهی وقتی آقا سیّد محمّدباقر از موضوع باخبر شدند، بسیار ناراحت و آزرده‌خاطر شد.

در وقف‌نامۀ مزبور برای دفن غیرمسلمانان، زاویۀ شمال شرقی را نوشتند و برای مخارجات گورستان قرار شد چاهی در محلّ پیش کار (ده محمودی) که قنات آن بسیار کم­آب بود، حفر کنند و آب این چاه را در راهرو قنات محمودی قرار دهند.»

گزارش کوتاه چهارم از زبان تقی قاسمی پور، متولّی کنونی بنیاد خیریۀ مهدی رسولیان است: «خلد برین هم برای زرتشتی بوده، چون خودش نمی‌توانسته واقف باشد، مرحوم رسولیان واقف شده‌اند.

یکی دیگر از محسنات آقای رسولیان این بود که در برخی از جاها با همین اقلیت‌های زرتشتی هم همکاری داشت، بنابراین چون با آقای امانت در موارد خاص باهم شریک بودند، این زمین هم که در اصل بیابان بوده و در گذشته زمین طوری بود که وقتی طرف چاه می‌زد و آب به این زمین می‌رساند و آبادی درست می‌کرد و تا هرجایی که آب است، این چاه می‌رفت، می‌توانست تعیین حدود کند و ثبت بدهد و مالکیت درست کند. ازاین‌رو این‌ها با همکاری هم چاه آبش را زدند و زمین­های تابعه­اش را مالکیت چاه هستند و بعدازآن آقای رسولیان این زمین را برای دفن اموات وقف کردند.»

کتاب‌نامه

ابریشمی، سیّد محمود (گفتگو)، خاتم یزد، س 1، پیش‌شمارۀ 3 (5/5/1383) گزارش: مریم موسوی. با تلخیص.
جهانفر، غلامرضا: یزد در آیینۀ زمان، یزد: مؤلّف، 1395، ج 1: 79-83.
گفت‌وگو با تقی قاسمی پور (8/10/1399).
گفت‌وگو با علی‌اکبر شیرسلیمیان (20/10/1397).

*برگرفته از : یادگار نیک : حسین مسرّت.

کاریز یزد...
ما را در سایت کاریز یزد دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : karizyazda بازدید : 45 تاريخ : سه شنبه 17 بهمن 1402 ساعت: 14:11